سایت مؤسسه فرهنگی-خدماتی فانوس

ترجمه قرآن کریم ترجمه قرآن کریم

بعد از چهار سال توفیق حاصل شد قرآن کریم بصورت کامل به زبان فارسی دری ترجمه و در اختیار فارسی زبانان و دری زبانان قرار گیرد. ترجمه دارای امتیازات است که در مقدمه بدان اشاره شده است که در اینجا باهم می خوانیم.

مقدمه

  1. قرآن کریم مهمترین کتابی است که بشر در طول تاریخ آن را دیده است. این کتاب آسمانی کلام الهی است که بر پیامبر جهت هدایت بشر نازل شده است.
  2. محتوا و الفاظ قرآن از سوی خداوند نازل شده است؛ قرآن، معجزه و نشانه پیامبری حضرت محمد(ص) و آخرین کتاب آسمانی است. این کتاب بر معجزه‌بودن خود تأکید کرده و دلیل اعجازش این است که کسی نمی‌تواند مانندی برای کل یا بخش از آن بیاورد.
  3. نخستین آیات قرآن به نام سوره “علق” ابتدا در غار حراء، واقع در کوه نور بر پیامبر اسلام، نازل شد. سه یا پنج آیه سوره علق مقارن روز ۲۷ رجب سال ۴۰ عام الفیل، (۱۳ سال پیش از هجرت مصادف با سال 609 میلادی) برای پیامبر نازل شد. دیدگاه مشهور این است که آیات قرآن، هم از طریق فرشته وحی و هم بدون واسطه و به صورت مستقیم، بر پیامبر نازل می‌شده است. قرآن کریم در طول 8395 شبانه روز در حدود 23 سال در دو شهر مکه و مدینه بصورت تدریجی به مناسبت های مختلف نازل شد.
  4. بعد از بعثت تا مدت سه سال بر پیامبر قرآن نازل نشد، که این مدت را “فترت” می نامد. در مدت فترت پیامبر مامور به علنی کردن تبلیغ و دعوت مردم به اسلام نبود، اما بعد از دوران فترت قرآن در طی بیست سال بصورت تدریجی در مدینه و مکه بر پیامبر نازل شد. در مورد 82 سوره مکی و 20 سوره مدنی اختلافی وجود ندارد، اما 12 سوره اختلافی است که عبارتند از: فاتحه، صف، رعد، تغابن، الرحمن، مطففین، قدر، بینه، زلزله، اخلاص، فلق و ناس. 20 سوره‌ مدنیِ مورد پذیرش همه عبارتند از: بقره، مائده، نور، فتح، مجادله، جمعه، تحریم، آل عمران، انفال، احزاب، حجرات، حشر، منافقون، نصر، نساء، توبه، محمد، حدید، ممتحنه و طلاق. باقی مانده، سوره های مکی است.
  5. به اعتراف مفسران و مترجمان قرآن کریم، در میان سوره های مکی، آیاتی مدنی وجود دارد و بر عکس. تعداد این گونه موارد کم نیست.
  6. به اتفاق همه قرآن شناسان، قرآن حاضر بر اساس ترتیب سوره ها که بر پیامبر نازل شده، مرتب و جمع آوری نشده است. اگر چنین می بود، قرآن کریم باید با سوره “علق” شروع و با سوره “نصر” ختم می شد.
  7. روشن است که خواندن قرآن به ترتیب نزول می تواند ما را در فهم بهتر آن کمک کرده و علاوه بر آن تاریخ و زمانه پیامبر، تدریج و ترتیب معارف دینی و احکام الهی را نیز به ما نشان دهد و حتی ناسخ و منسوخ آیات را روشن سازد.
  8. در این ترجمه تلاش شده است تا علاوه بر شماره سوره ها براساس ترتیب موجود در قرآن، شماره های ترتیب نزول سوره ها نیز ذکر گردد، به این صورت که شماره دوم که بعد از شماره اول آورده شده، شماره ترتیب نزول است، هرچند این شماره ها مورد اتفاق نیست و نظریات دیگری نیز در این باره مطرح است.
  9. آیات قرآن در زمان پیامبر(ص) به صورت پراکنده بر روی پوست حیوانات، چوب درخت خرما، کاغذ و پارچه نوشته می‌‌شد. پس از رحلت پیامبر(ص)، آیات و سوره‌های قرآن‌ به دست اصحاب جمع‌آوری شدند؛ اما نسخه‌های بسیاری تدوین شد که در ترتیب سوره‌ها و قرائت، با هم متفاوت بودند.
  10. قرآن کریم موجود که اکنون در اختیار همه مسلمانان می باشد، پس از چهارده سال از رحلت پیامبر، در زمان خلیفه سوم مرتب و جمع آوری شد. کاتبان وحی، مصروف جمع آوری آیات قرآن کریم گردیدند و قرآن را در مدت پنج تا هفت سال جمع آوری کردند.
  11. در زمان خلیفه سوم از مسلمانان خواسته شد تا آیاتی را که مکتوب و یا از حفظ دارند به ماموران جمع آوری قرآن تحویل دهند و یا برای آنها بخوانند تا آنها محفوظات آنها را در یک کتاب، بنویسند. کاتبان، آیات قرآن را مطابق ترتیب کسانی که آیات را می آوردند ثبت می کردند، نه مطابق ترتیب نزول آیات قرآن که در مکه و مدینه به مدت بیست و سه سال به مناسبت های مختلف نازل شده بود.
  12. زمانی که به دستور خلیفه سوم نسخه واحدی از قرآن تهیه شد. شیعیان به پیروی از امامان خود، نسخه موجود را درست و کامل می‌دانند. گاهی شنیده می شود که برخی از اهل سنت فکر می کنند، قرآن شیعیان با اهل سنت متفاوت است، اما آنهای که از نزدیک با اهل تشیع رفت و آمد دارند می دانند که این سخن نادرست است و قرآن موجود در خانه ها و مساجد اهل تشیع همان قرآنی است که اهل تسنن دارند.
  13. قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نام‌های قرآن است. قرآن ۱۱۴ سوره و 6666 آیه یا 6236 آیه دارد. آیات قرآن به معنای یک جمله کامل نیست. گاهی یک آیه چندین مطلب و جمله را در بردارد و گاهی چند آیه یک جمله را می سازد. شاعری آیات قرآن را اینگونه به نظم در آورده است:

آیت قرآن که خوب و دلکش است/ شش هزار و ششصد و شصت و شش است

یک هزار او مثال و اعتبار/یک هزار از قصه هایش یاد دار

یک هزارش وعده و دیگر وعید/یک هزارش امر و یک نهی شدید

پانصدش بحث حلال است و حرام/ صد دعا تسبیح اندر صبح و شام

شصت و شش منسوخ و ناسخ از کتاب[1]/ فهم کن والله اعلم بالصواب

  1. قرآن موجود که در اختیار مسلمانان است به ۳۰ جزء و ۱۲۰ حزب تقسیم شده است. گفته شده است این تقسیم‌بندی در زمان حجاج بن یوسف ثقفی متوفای 95 قمری رسم شده است. برخی نیز گفته‌اند مأمون عباسی متوفای 218 قمری امر کرد که قرآن را اینگونه تقسیم‌بندی کند. قدر مسلم اینکه اینگونه تقسیم بندی ها منشاء روایی و قرآنی ندارد و صرفا برای سهولت در حفظ و خواندن است.
  2. رکوعات قرآن ریشه در نماز تراویح دارد که اهل سنت در شب هاى ماه رمضان از زمان خلیفه دوم آن را به جماعت مى خوانند. این نماز که در فقه اهل سنت ۶۰۰ رکعت است، در هر شبى از شب هاى ماه رمضان ۲۰ رکعت آن خوانده مى شود و اهل سنت خواندن یک ختم قرآن را در این نماز مستحب مى دانند، از این رو قرآن را به رکوعات تقسیم کرده اند. در شمار دقیق رکوعات اختلاف است؛ مشهور آن را ۵۴۰ مى دانند.
  3. قرآن کریم دارای چهار سجده واجب و یازده سجده مستحب است. سجده های واجب قرآن کریم در چهار سوره سجده، آيه 15، جزء 21 ، فصلت، آيه 37، جزء 24،نجم، آيه 62، جزء 27 و علق، آيه 19، جزء 30 می باشد.
  4. سوره های قرآن کریم به سه دسته طوال، مثانی و مئون تقسیم شده است. طبق نقل روایات هفت سوره طوال به جای تورات، بیست سوره مثانی به جای زبور و هشتاد و هفت سوره مئین به جای انجیل به پیامبر داده شده است. سوره طوال هشت تا است و عبارتند از بقره، آل عمران، نساء، مائده، اَنعام، اَعراف، اَنفال، و توبه. سوره های مئون در حدود صد آیه دارند و بیست سوره است.
  5. در قرآن، از موضوعاتی چون توحید، معاد، جنگ های پیامبر اسلام(ص)، داستان‌های انبیاء، اعمال شرعی دین اسلام، فضایل و رذایل اخلاقی و مبارزه با شرک و نفاق، سخن به میان آمده است.
  6. قرآن کریم نعمت بزرگ الهی است که به زبان عربی نگارش یافته و تا کنون به بیست و هفت زبان مهم دنیا ترجمه شده است.
  7. تاکنون بیش از هزار نفر قرآن را به زبان فارسی ترجمه کرده است. البته همه ترجمه ها در دسترس نیست و اغلب شان هم کامل نیست. گفته می شود که سلمان فارسی در زمان پیامبر بنا بر درخواست اقوام فارسی زبان خود، سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد.
  8. اولین ترجمه کامل قرآن به زبان فارسی در عهد سلطان منصور بن نوح در قرن چهارم انجام شد. به دستور سلطان منصور (350- 365) علماى ماوراء النهر قرآن را به فارسى درى ترجمه كردند. اين ترجمه در قالب ترجمه تفسير محمد بن جرير طبرى (متوفاى 310) كه از بغداد براى سلطان فرستاده بودند، به انجام رسيد. اين كتاب كه هم بر ترجمه فارسي قرآن شامل بود و هم بر تفسير، مشروعيتي شگفت يافت؛ چندان كه تقريبا بر همه ترجمه هاي پس از خود و حتي بر بخشي از نثر فارسي تاثيري ژرف نهاد.
  9. اکنون در سایت جامع قرآن کریم شصت و دو ترجمه فارسی در دسترس است، دکتر محمد علی رضایی در کتاب آشنایی با اصول و روشهای ترجمه قرآن صرفا از ترجمه دوران معاصر نود و دو ترجمه را نام برده است که در میان آن سه تا زن و دو ترجمه منظوم وجود دارد. ترجمه تفسیر طبری در قرن چهارم از قدیمی ترین ترجمه کامل قرآن است که به صورت تحت اللفظی انجام یافته و حدود دوازده قرن، الگوی همه مترجمان پس از خود بوده است. در قرن پنجم هجری شاهفور بن طاهر اسفراینی متوفای سال 471 قمری تاج التراجم را که ترجمه و تفسیری از قرآن به فارسی است برای فارسی زبانان عرضه کرد. از ترجمه ها و تفاسیر کهن فارسی در قرن پنجم و ششم می توان از تفسیر سورآبادی، تفسیر ابوالفتوح رازی و کشف الاسرار میبدی نام برد. در شبه قاره هند احمد بن عبدالرحیم معروف به شاه ولی الله دهلوی در قرن دوازدهم قرآن را به فارسی ترجمه کرد که به ترجمه دهلوی شهرت یافت. ترجمه مهدی الهی قمشه ی در نیمه قرن چهاردهم، ترجمه زین العابدین رهنما، ترجمه ابوالقاسم پاینده و ترجمه سید علی نقی فیض الاسلام از مشهور ترین ترجمه های قرآن تا قبل از سال 1360 هجری شمسی محسوب می شود.
  10. با توجه به بند قبلی فهمیده می شود که دوازده قرن قرآن بصورت تحت اللفظی ترجمه شده است و بعد به شیوه ها و به گونه های دیگر، که بصورت کلی ترجمه قرآن یک خط تکاملی را پیموده است. روشن است که اگر کتابی بیش از هزار بار به یک زبان ترجمه شود، دیگر نیاز به ترجمه آن نیست. البته مساله قرآن فرق می­کند، این پیام الهی را باید هر کس فهمید و ترجمه کردن آن یک روش برای فهم قرآن کریم و اهمیت دادن به این کتاب بزرگ است به علاوه اینکه ممکن است هر ترجمه ی جدید در مقایسه با ترجمه های پیش از خود امتیازاتی هرچند بسیار اندک و ناچیز داشته باشد.
  11. نگارنده تلاش کرده است تا این کتاب آسمانی را به زبان بسیار ساده فارسی دری ترجمه کند تا پیام الهی را به اندازه توان بفهمد و اگر توفیق بود، دیگران نیز از آن بهره بگیرند.
  12. قرآن کریم را اهل سنت و اهل تشیع هر دو به فارسی و یا هر زبان دیگر ترجمه کرده اند، بیان این نکته لازم است که به جز در چند آیه محدود مانند آیه وضو، آیه تطهیر، آیه متعه، آیه خمس، آیه ولایت، و… دیگر اختلاف جدی میان ترجمه اهل تشیع و اهل تسنن وجود ندارد. در این ترجمه به موارد اختلافی میان شیعه و سنی بصورت مختصر اشاره شده است.
  13. از میان پنج نوع ترجمه تطبیقی، تحت‌اللفظی، تفسیری، منظوم و ترجمه مضمونی، ترجمه نگارنده بیشتر آمیخته از نوع اول و نوع اخیر است به این معنا که تلاش شده است در این ترجمه از روش ترجمه تطبیقی همراه با ترجمه مضمونی باهم استفاه شود.
  14. البته این نکته نیز لازم است مورد توجه قرار گیرد که برخی آیات هم معنا و هم ترجمه اش بسیار ساده و قابل فهم و روشن است بدون اینکه نیاز به توضیح بیشتر داشته باشد، اما برخی از آیات نیاز به توضیح بیشتر و یا نیاز به تفسیر دارد که نگارنده برای اینکه مطلب خوب فهمیده شود با استفاده از تفاسیر تلاش کرده است که با توضیح بیشتر آیه را قابل فهم کند. به عبارت دیگر اکثر آیات، ترجمه روشن دارد، اما برخی از آیات ترجمه اش خیلی روشن نیست و برای حل این مشکل نگارنده تلاش کرده است از ترجمه صرف عدول و با توسل به تفسیر، ترجمه آزاد کند تا آیه مفهوم گردد.
  15. برای اینکه آیات بهتر مفهوم گردد، نگارنده در این ترجمه تا حد امکان مرجع ضمیر، مشارالیه اسامی اشاره، مقصود از اسامی موصول را آورده است، بدون اینکه در میان قوسین گذاشته شود.
  16. روش نگارنده در ترجمه این بوده است که ابتدا آیه را خوانده و محتوای آن را درک کند و بعد لباس عربی را از تن محتوا و معنا درآورده، لباس فارسی دری به تن آن نماید. برای فهم آیات و مفردات آن گاهی لازم شده است به تفاسیر مختلف و ترجمه های گوناگون و لغت نامه های مختلف مراجعه گردد. قابل ذکر است نگارنده، به اکثر ترجمه های خوب بعد از خواندن آیه مراجعه کرده و بیش از پنجاه ترجمه را مطالعه کرده و از آن استفاده کرده است. اغلب، ترجمه بخش از آیه یا ترجمه تمام یک آیه از میان ترجمه های گوناگون برگزیده شده و عین همان ترجمه را مترجم برگزیده است، اما گاهی با اندک تغییر و گاهی هم نیاز بوده است تمام آیه دوباره ترجمه گردد یا بخش از آیه از یک مترجم و بخش دیگر از مترجم دیگری که بهتر از دیگران ترجمه کرده، بیاورد.
  17. در این ترجمه از ترجمه اساتید محترم عبدالمحمد آیتی، محمد مهدی فولادوند، ابوالفضل بهرام پور، سید کاظم ارفع، حسین انصاریان، مرکزفرهنگ و معارف قرآن، علی ملکی، سید محمد رضا صفوی، نعمت الله صالحی نجف آبادی، حسین استاد ولی، سید مهدی آیت اللهی، ناصر مکارم شیرازی، سید جلال الدین مجتبوی، محمد حسین ابراهیمی، محمد علی رضایی اصفهانی، و… بیشتر استفاده شده است و در عین حال از ترجمه های الهی قمشه ی، محمد کاظم معزی، علی مشکینی اردبیلی، محمد یزدی، سید علی موسوی گرمارودی، احمد کاویان پور، جلال الدین فارسی، محمد صادق تهرانی، سید محمد باقر موسوی همدانی، محسن قرائتی، موسی دانش، غلام علی حداد عادل، طاهره صفارزاده، و… نیز بهره برده شده است.
  18. ترجمه های موجود را در یک دسته بندی می توان به چند گروه زیر تقسیم بندی کرد:

الف) ترجمه های متاثر از ترجمه طبری که بیشتر با فارسی کهن و تحت اللفظی صورت گرفته است.

ب) ترجمه های متاثر از ترجمه عبدالمحمد آیتی، مانند ترجمه سید کاظم ارفع، سید مهدی آیت اللهی، موسی دانش و ترجمه مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم و…

ج) ترجمه های گرفته شده از تفسیر خاص مانند ترجمه سید محمد رضا صفوی و ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی که هر دو بر اساس تفسیر المیزان بصورت مضمونی و آزاد ترجمه شده است و ترجمه سید محمد ابراهیم بروجردی که از تفسیر جامع گرفته شده و ترجمه محمد جواد نجفی که از تفسیر آسان گرفته شده، ترجمه محسن قرائتی که از تفسیر نور گرفته شده، ترجمه ناصر مکارم شیرازی که از تفسیر نمونه گرفته، ترجمه سید علی اکبر قریشی بنابی که از تفسر احسن الحدیث گرفته شده است.

  1. از میان تفاسیر، از تفسیر المیزان، تفسیر نور، تفسیر نمونه، تفسیر مبین و تفاسیر روائی بیشتر استفاده شده است و شان نزول ها هم از این تفاسیر و سایت فهرست آیات دارای شان نزول گرفته شده است.
  2. در این ترجمه تلاش شده است تا ساختار و زیبایی زبان فارسی بیشتر رعایت گردد، لذا در برخی موارد جمع به مفرد، مجهول به معلوم، ماضی به مضارع، مضارع به ماضی، اسم فاعل به مضارع و… ترجمه شده است، البته مترجم توجه داشته است که با این کار نباید مطلب اصلی تغییر یابد و تحریفی صورت گیرد. از باب نمونه در آیه 53 سوره احزاب بیوت که جمع است و به معنای خانه ها است عمدا به خانه ترجمه شده است و در فارسی زیباتر است، یا سماوات به آسمان، والمومنون و المومنات به مردان و زنان مومن، رُءُوسُ ٱلشَّيَطِينِ به سر شیطان، و… گاهی تلاش شده است از معانی لغوی واژگان فاصله گرفته شود و به گونه ی ملموس تر ترجمه گردد از باب نمونه به آیه 21 زمر نگاه کنید که این گونه ترجمه شده است: آيا نديدى كه خداوند آبى از آسمان نازل كرد و آن را در قالب چشمه ها در زمين روان کرد، و سپس به وسيلۀ آن، زمین را سرسبز ساخت كه رنگهاى گوناگون دارد و بعد، آن سبزه ها پژمرده، زرد و خشک می شود و سپس از بین می رود البته در اين كار براى عاقلان پند و یادآوری است.
  3. این ترجمه دارای ویژگی های است که برخی از مهمترین آن در اینجا برای خوانندگان بیان می گردد:

الف) در این ترجمه ساختار زبان فارسی رعایت گردیده و از ترجمه تحت اللفظی صرف پرهیز شده است.

ب) تلاش شده است، ترجمه با زبان بسیار ساده و روان صورت گیرد و به همین خاطر جملات بسیار کوتاه آمده و از جملات طولانی پرهیز شده است، واژه یا عبارتی که معنای آن در عربی، تلویحی و پر از دلالت های مختلف بوده، در اینجا به صورت صریح و تک معنا ترجمه شده است.

ج) از آنجا که فهم برخی آیات متوقف بر فهم شان نزول آیات است، لذا تلاش شده است تا همه شان نزول ها به منظور فهم کامل آیه و آیات در میان قوسین در ابتدای ترجمه آیه یا در پاورقی آورده شود. البته ناگفته پیدا است که شان نزول مخصص نیست، بلکه در موارد مشابه و در زمانه ما نیز قابل تطبیق است. همچنین برخی از آیات و جملات قرآنی در تفاسیر روائی خوب معنا و ترجمه شده است لذا در مواردی از تفاسیر روائی استفاده شده است که در اینجا به عنوان نمونه آیه شش و دوازده سوره مریم آورده می شود:

آیه شش: كه از من(مال) و خاندان يعقوب(نبوت) ارث ببرد، و پروردگارا، او را مورد رضايتت قرار بده.

آیه دوازده: اى يحيى، كتاب را به قوّت بگير؛ و در كودكى به او حكمت(نبوت) داديم.

همانگونه که در دو آیه فوق مشاهده می کنید در بین قوسین با استفاده از تفاسیر روائی توضیح داده شده است که مراد از “يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ” مقصود از ارث بردن از زکریا ارث مالی و مقصود از ارث بردن از آل یعقوب ارث پیامبری است که در بین قوسین نهاده شده است و همچنین در آیه”آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا” مقصود از “الحکم” نبوت است که در تفاسیر روائی آمده است.

د) تلاش شده است که برای مطالب مرتبط، یک عنوان مناسب انتخاب و برجسته گردد.

ه) اگر سوره قرآن کریم نام و یا نام های دیگر داشته آن نام نیز آورده شده است ضمن اینکه معانی سوره نیز بیان شده است.

و) در ابتدای هر سوره تلاش شده است که محتوای کلی سوره، زمان نزول، علت نامگذاری، هدف و فضای کلی سوره و… بصورت بسیار مختصر آورده شود.

ز) روشن است که آیه به معنای یک جمله کامل نیست، لذا گاهی دیده می شود که محتوای یک آیه کاملا با آیه قبل و یا بعد باهم مرتبط است، به همین خاطر در آخر آیه به جای نقطه از سایر علایم سجاوندی استفاده شده است. از باب نمونه به ترتیب به این دو آیه بیست و دو و بیست و سه سوره صافات و ده و یازده از سوره هود توجه کنید.

  1. خداوند به ماموران دستور می دهد: کسانی را كه ستم مى كردند و همراهانشان و آنهايى را كه به جاى خداى يكتا مى پرستيدند، حاضر کنيد،
  2. و همه آنها را به سوی راه جهنم راهنمایی کنيد.

(          10) و اگر پس از رنجى كه به او رسيده است نعمتى به وى بچشانيم، حتما خواهد گفت: رنج ها از من دور شد! راستى كه او شادمان و فخرفروش است،

11) مگر كسانى كه صبر پيشه كرده و كارهاى شايسته انجام داده اند كه براى آنها آمرزش و اجرى بزرگ خواهد بود.

ح) در این ترجمه تلاش شده است، نزدیک ترین معنا برای واژگان انتخاب گردد و از معانی دور اجتناب گردد، از باب نمونه “ضحکت”، در آیه 71 سوره هود به همان خندیدن ترجمه شده است، در حالیکه برخی از مترجمان آن را به حیض شدن ترجمه کرده است که از معانی دور “ضحکت” است. یا کلمه “ببدنک” در آیه 92 سوره یونس مطابق برخی از ترجمه ها به زره ترجمه شده است که معنای نزدیک آن همان بدن است.

ط) در این ترجمه تلاش شده است زبان معیار فارسی مد نظر باشد و البته تا حد ممکن اصطلاحات و معادلهای فارسی که در افغانستان بیشتر رایج است نیز آورده شده است، از باب نمونه چند تای آن در اینجا ذکر می شود:

کلمه “پس و پیش” که برای آن سایر مترجمین معادلات گوناگون آورده است و نگارنده آن را معادل مختصر و گویاتری برای ترجمه این آیه در سوره اعراف آورده که می فرماید: “إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَیستَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یسْتَقْدِمُون” و این گونه ترجمه کرده است: برای هر امتی اجل یعنی زمانی معین و محدود است. هنگامی که اجلشان فرا برسد، لحظه ی هم پس و پیش نمی شود.

کلمه “دزدکی” به جای کلمه دزدانه در ترجمه آیه 18 سوره حجر که در آن آمده است: مگر آن كس كه بخواهد دزدکی چيزى بشنود، كه شهابى(شعله) آشكار او را دنبال مى كند.

یا کلمه برادر وار به جای برادرانه در ترجمه آیه 47 سوره حجر که در آن آمده است: هر گونه بدی و كينه را از سينۀ آنها دور مى كنيم، آنها برادروار، روی تختها رو به روى يكديگر می نشینند.

یا کلمه خالی به جای تهی و برملا به جای آشکار در آیه دهم سوره قصص که در آن آمده است: دل مادر موسى از صبر خالى شد و اگر دلش را محكم نكرده بوديم كه با ايمان شود، نزديك بود راز دلش را برملا سازد.

یا کلمه ریشخند که معادل استهزاء و تمسخر به کار رفته است. کلمه ژاله به جای تکرگ، بقه به جای قورباغه، شاتو و زینه به جای نردبان، ماما به جایی دایی، کاکا به جای عمو، اژدر به جای اژدها، زبردست به جای ماهر و دانا، تیاغ به جای عصا، پوپو به جای هدهد، سَیل کردن به جای نگاه کردن، خالی به جای تهی، ریگ به جای شن، اختطاف به جای آدم ربایی، کم روزی به جای تنگ روزی، مقبول به جای ستوده، مال خداست به جای از آن خداست، رخصت به جای اجازه، شوی به جای شوهر، انگشتری به جای انگشتر، کِرده به جای عمل، غریو و جیغ به جای صیحه،  باز کردن، به جای گشودن، کش و ماکش، به جای کشمکش، چرخک باد به جای گرد باد، روان به جای گسیل و جاری، دروازه به جای در و درب، برملا، به جای آشکار، ظاهر و هویدا، کیله به جای موز، تاوان به جای زیان، و… استفاده شده است.

ی) در این ترجمه اصطلاحات فارسی مورد توجه بوده است و از ترجمه تحت اللفظی پرهیز گردیده است. از باب نمونه در سوره احزاب آیه دهم اکثر مترجمان “وَبَلَغَتِ ٱلقُلُوبُ ٱلحَنَاجِرَ” را به قلب ها یا جان ها به گلو رسیده بود، ترجمه کرده است که در زبان فارسی “جان به لب رسیده بود” معمول است. یا قطمیر در آیه سیزده سوره فاطر که به معنای پوست هسته خرما است اما در فارسی معمول نیست لذا به تار مو این گونه ترجمه شده است: “كسانى را كه به جاى خداوند مى پرستيديد، مالك یک تار مو هم نيستند.” آیه شصت و هفت سوره یس “وَلَو نَشَاءُ لَمَسَخنَهُم عَلَى مَكَانَتِهِم فَمَا ٱستَطَعُواْ مُضِيّا وَلَا يَرجِعُونَ” این گونه ترجمه شده است: و اگر بخواهيم، آنها را در سرجایشان چون مجسمه مسخ مى كنيم تا نه بتوانند پیش بروند و نه پس برگردند. عرش، به معنای تخت است اما در اکثر جاها که این اصطلاح به خدا نسبت داده شده به اداره جهان و فرمانروایی ترجمه شده است. کلمه “ابتر” در سوره کوثر به دم بریده ترجمه شده است که در فارسی اجاق کور یا دودگل و سرخشک معادل بهتر است، انجام دادن وظیفه به جای انجام وظیفه،  .

و من الله التوفیق و علیه التکلان

محمد جواد برهانی بابه 14/9/1400 کابل موسسه فرهنگی خدماتی فانوس

[1]. شمارِ تعداد آیاتِ منسوخ شده در قرآن، بر اساس تفسیرهای مختلف، بین ۳ تا ۴۰۰ آیه است. سید ابوالقاسم خویی تنها به نسخ یک آیه از قرآن (آیهٔ نجوی) معتقد بود. هرچند برخی دیگر تعداد آیات نسخ شده را بیست آیه دانسته است.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها