سایت مؤسسه فرهنگی-خدماتی فانوس

ترجمه سوره مائده(سفره)/احبار

به نام خداوند بخشنده و مهربان.

  1. ای مومنان! به قراردادهای خود وفا کنید. گوشت چهارپایان برای شما حلال شده است. مگر حیوانات که حکمش برای شما بیان می شود. شکار در حال احرام را حلال ندانید. خداوند هر چه بخواهد حکم می­کند.

احکام حج

  1. ای مومنان! حرمت شعائر الهی، ماه حرام، قربانی های بی نشان و نشاندار و حرمت زائران بیت الحرام را نشکنید که از پروردگارشان جویای فضل و خشنودی او هستند. وقتی از احرام بیرون آمدید می توانید شکار کنید. دشمنی گروهی که شما را از مسجد الحرام مانع شدند، نباید شما را وادار به تعدی و تجاوز کند. در کار نیک و تقوا با همدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی با همدیگر همکاری نکنید. از خداوند بترسید. مجازات خداوند شدید است.

گوشت های حرام و اکمال دین

  1. گوشت مردار، خون، گوشت خوک، حیوانی که به غیر نام خدا ذبح شده، حیوان خفه شده، حیوان که با زدن مرده، حیوانی که با سقوط از بلندی مرده و آنچه با شاخ حیوان دیگر مرده، نیم خورده حیوان درنده، مگر حیوانی را که ذبح کرده باشید، حیوانی که بر روی سنگ های مقدس بت پرستان ذبح شود وگوشت های که با تیرهای بخت آزمایی تقسیم شود، همه اینها برای شما حرام است. همه این اعمال فسق و گناه است. امروز کافران از (شکست) دین شما ناامید شدند. پس از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم. پس هر کسی در حال قحطی و گرسنگی شدید، بدون قصد گناه ناچار شود تا از گوشت های حرام بخورد، (اشکال ندارد). بدون شک خداوند آمرزنده ی مهربان است.
  2. (دو نفر از اصحاب پیامبر از حکم شکارهایی پرسیدند که توسط سگهای شکاری کشته می شدند، آنگاه این آیه نازل شد) ای پیامبر! از تو می پرسند چه چیزهای برای آنها حلال شده است؟ بگو: برای شما چیزهای پاکیزه و شکار حیوانات شکاری که از آنچه خداوند به شما یاد داده است شما به آنها یاد داده اید، حلال شده است. پس از آن چه که این حیوانات برای شما گرفته و نگهداشته است بخورید. (هنگام فرستادن حیوان شکاری) نام خدا را ببرید. از خداوند بترسید که خداوند سریع الحساب است.
  3. امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شد. طعام اهل کتاب برای شما حلال است. طعام شما برای اهل کتاب حلال است. ازدواج با زنان پاکدامن با ایمان و زنان پاکدامن اهل کتاب برای شما حلال است، البته به شرط اینکه مهریه آنها را بپردازید و خود تان هم پاکدامن باشید نه زناکار و رفیق باز( که پنهانی دوست دختر و یا دوست پسر بگیرد). هر کسی که به ایمان کافر گردد، بدون شک عمل او نابود است. چنین شخصی در آخرت از زیانکاران است.

احکام وضو، غسل و تیمم

  1. ای مومنان! هرگاه برای نماز برخواستید، صورت و دست های خود را تا آرنج بشویید. سر و پاهای خود را تا برآمدگی روی پا مسح کنید. اگر جنب بودید، خود را پاک(غسل) کنید. اگر مریض یا مسافر بودید، یا یکی از شما از قضای حاجت (دست شویی) آمد، یا به زنان دست زدید(همبستر شدید) و آب نیافتید، پس بر خاک پاک تیمم کنید و از آن بر صورت و دست هایتان بکشید. خداوند نمی­خواهد برای شما حرج قرار دهد، بلکه می­خواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام کند. شاید شما از خداوند تشکر کنید. نعمت خداوند را که به شما داده است و پیمانی را که با شما بسته است به یاد بیاورید زمانی که گفتید شنیدیم و فرمان بردیم. تقوای الهی پیشه کنید و از خداوند بترسید. خداوند به راز دلها آگاه است.

اهتمام به عدالت

  1. ای مومنان! همیشه برای خداوند قیام کنید و شاهدان عدالت باشید. به هیچ وجه دشمنی گروهی شما را بر آن ندارد که عدالت نکنید. با عدالت رفتار کنید که به تقوا نزدیک تر است. از خداوند بترسید. خداوند به آن چه انجام می­دهید آگاه است.
  2. خداوند کسانی را که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، وعده ی مغفرت و پاداش بزرگ داده است.
  3. کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب نمودند، آنها اهل جهنم اند.
  4. ای اهل ایمان! نعمت خداوند را یاد کنید زمانیکه قومی تلاش کردند بر شما دست درازی کنند، خداوند دست آنها را از شما کوتاه کرد. از خداوند بترسید. مومنان باید فقط بر خداوند توکل کنند.(یهودیان بنی نضیر/ جمعی از مشرکان در سال ششم هجری تصمیم بر قتل پیامبر گرفتند تا این نعمت بزرگ را از جامعه بگیرند، اما خداوند پیامبر را از توطئه آنها آگاه ساخت)

پیمان اهل کتاب

  1. خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت. ما از میان بنی اسرائیل دوازده رهبر برای آنها فرستادیم. خداوند فرمود: من همراه شما هستم. اگر شما نماز برپادارید، زکات بدهید، به رسولان من ایمان بیاورید، آنها را حمایت کنید و به خداوند قرض الحسنه پرداخت کنید، بدون شک (با این کارها) بدی ها و گناهان شما را می پوشانم و شما را به بهشت که از زیر درختان آن نهرها جاری است وارد می­کنم. هر کسی از شما که بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف شده است.
  2. به خاطر اینکه بنی اسرائیل پیمان شکنی کردند، آنها را مورد لعن قرار دادیم و از رحمت خود آنها را دور ساختیم و قلب های شان را سخت گردانیدیم. بنی اسرائیل کلمات را از جایگاه اصلی شان تحریف می­کردند. آنها بخشی از آن چه را که برای شان یادآوری شده بودند،(مثل نشانه های پیامبر خاتم) فراموش کردند. تو ای پیامبر! همیشه به خیانت آنها اطلاع پیدا می­کنی، مگر عده ی کمی از آنها که اهل خیانت نبود. پس تو ای پیامبر آنها را ببخش و از خیانت های آنها چشم پوشی کن. بدون شک خداوند نیکو کاران را دوست دارد.
  3. از نصرانی ها هم، پیمان گرفتیم. آنها (نیز) بخشی از آن چه را که برای شان یادآوری شده بودند،(مثل نشانه های پیامبر خاتم) فراموش کردند. ما تا روز قیامت بین آنها کینه و دشمنی انداختیم. خداوند به زودی آنها را از آنچه که انجام می­دادند، آگاه می­کند.
  4. ای اهل کتاب! رسولی ما به سوی شما آمده است. وی بسیاری از چیزهای کتاب آسمانی را که شما آن را پنهان می­کردید، روشن می سازد. البته پیامبر ما از بسیاری از چیزها می گذرد و آن را می بخشد. برای شما از جانب خداوند نور و کتاب روشنگری آمده است.
  5. خداوند به وسیله این کتاب هر کسی را که در پی رضایت او است به راه های سالم و سلامتی هدایت می­کند. خداوند به اذن خود آنها را از تاریکی ها به سمت نور می برد و به راهی مستقیم هدایت می­کند.
  6. کسانی که می گفتند: خداوند، مسیح بن مریم است، بدون شک کافر شده اند. ای پیامبر! به آنها بگو: اگر خداوند بخواهد، مسیح، مادرش و همه کسانی را که در روی زمین اند، از بین ببرد، چه کسی می تواند در برابر اراده او بایستد؟. خداوند مالک آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو قرار دارد می باشد. خداوند هر چیزی را بخواهد خلق می­کند. خداوند بر هر کاری تواناست.
  7. یهود و نصارا می گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان او هستیم. ای پیامبر! به آنها بگو: اگر اینگونه است پس چرا خداوند شما را به خاطر گناهان تان عذاب می­کند؟ شما هم مانند سایر مخلوقات خداوند، بشر هستید. خداوند هر کسی را بخواهد می بخشد و هر کسی را بخواهد عذاب می­کند. خداوند مالک آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو قرار دارد می باشد. بازگشت همه به سوی اوست.
  8. ای اهل کتاب! رسول ما پس از فاصله زمانی پیامبران (که مدتی پیامبر نیامده بود) به سوی شما آمد که حق را برای شما بیان کند، تا نگویید برای ما بشیر(مژده دهنده) و نذیر(هشدار دهنده) نیامد. پس حالا بشیر و نذیر به سوی شما آمده است. خداوند بر هر چیزی تواناست.

داستان موسی و قومش

  1. موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! نعمت خداوند را یاد کنید. خداوند پیامبرانی برای شما فرستاد و شما را حاکم و صاحب اختیار قرار داد(شما برده فرعون بودید). خداوند به شما چیزهایی داد که به هیچ کس از مردم جهان نداده است.
  2. ای قوم من! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر کرده، داخل شوید. به عقب باز نگردید که زیان کار می گردید.
  3. قوم موسی گفتند: ای موسی! در سرزمین مقدس قومی زورمند و ظالم قرار دارند. تا آنها از آنجا بیرون نشوند ما هرگز وارد آنجا نمی شویم. اگر آنها آنجا را ترک کنند آنگاه ما وارد خواهیم شد.
  4. دو نفر از مردانی که از خدا می ترسیدند و خداوند به آنها نعمت (عقل، ایمان و شجاعت) داده بود، گفتند: از آن دروازه بر آنها وارد شوید، که اگر از آنجا وارد شوید، بدون شک پیروز می شوید. بر خداوند توکل کنید اگر مومن هستید.
  5. قوم موسی گفت: ای موسی! تا زمانی که آنها در آن سرزمین باشند، ما هرگز وارد آنجا نمی شویم. پس خودت همراه پروردگارت آنجا بروید و بجنگید. ما همین جا می نشینیم.
  6. موسی گفت: پروردگارا! من فقط اختیار خود و برادرم را دارم. پس تو میان من و این قوم فاسق جدایی بیانداز.
  7. خداوند فرمود: این سرزمین مقدس تا چهل سال بر آنها ممنوع و حرام شد. آنها در این سرزمین سرگردان خواهند ماند. ای موسی! تو بر این قوم فاسق غمگین نباش.

داستان اولین قتل روی زمین/داستان هابیل و قابیل

  1. ای پیامبر! داستان فرزندان آدم را برای آنها بخوان.  زمانیکه آن دو(هابیل و قابیل) قربانی کردند (هابیل بهترین گوسفند خود را و قابیل پسمانده حبوبات خود را در راه خدا داد). قربانی یکی (هابیل) قبول شد و اما از دیگری قبول نشد. قابیل گفت: تو را می­کشم. هابیل گفت: خداوند فقط از متقین را قبول می­کند. ( من گناهی نکرده ام)
  2. اگر تو برای کشتن من دست درازی کنی، من هر گز برای کشتن تو اقدام نمی­کنم. من از پروردگار عالمیان می ترسم.
  3. من می­خواهم تو بار گناه من و گناه خودت را بر داری تا از جهنمیان گردی. سزای ستمکاران همین است.
  4. نفس هابیل وی را به قتل برادرش تشویق کرد. هابیل برادرش را کشت و از زیانکاران گردید.
  5. خداوند کلاغی را فرستاد زمین را کند، تا به قابیل نشان دهد که چگونه جسد برادرش را در خاک پنهان کند. قابیل گفت: وای بر من! آیا مثل این کلاغ هم نبودم تا جسد برادرم را پنهان کنم؟ آنگاه پشیمان شد.
  6. به خاطر اولین قتل روی زمین، بر بنی اسرائیل مقرر و مکتوب کردیم که هر کس، شخصی را به جز به خاطر انتقام قتل و یا برپایی فساد در روی زمین، بکشد، مثل این است که همه‌ی مردم را کشته است. هر کسی، شخصی را از مرگ نجات دهد، مثل این است که همه‌ی مردم را زنده کرده است. البته پیامبران ما حجت های روشن برای آنها آوردند، اما در عین حال بسیاری از آنها در زمین اقدام به اسراف و زیاده روی کردند.

حکم محارب، مفسد و سارق

  1. (جمعی از مشرکان به مدینه نزد پیامبر آمدند و اسلام آوردند، اما آب و هوای مدینه برای آنها سازگار نبود، لذا پیامبر آنها را در خارج از مدینه در یک منطقه خوش آب و هوا فرستاد که در آنجا شتران زکات نگهداری می شدند. تازه مسلمانها مجاز بودند از شیر و گوشت شتران استفاده کنند. بعد از مدتی تازه مسلمانها چوپانها را کشتند و دست و پای آنها را بریدند و چشمان شان را در آوردند و شتران را به غارت بردند و از اسلام نیز خارج شدند. پیامبر دستور داد آنها را دستگیر و همان کاری را که با چوپانها کرده بودند با آنها انجام دهند تا مایه عبرت دیگران شود، آنگاه این آیه نازل شد.) جزای کسانی که با خدا و رسولش جنگ و در زمین فساد برپا می­کند، قتل است، یا اینکه دار زده شود، یا دست و پای شان بر خلاف یکدیگر قطع گردد و یا از منطقه تبعید گردد. این رسوایی و جزایی دنیوی آنها است، اما در آخرت برای آنها عذاب بزرگ است.
  2. مگر کسانی که پیش از اینکه آنها را دستگیر کنید، توبه کنند. پس بدانید که خداوند بخشنده ی مهربان است.
  3. ای اهل ایمان! از خدا بترسید(تقوا پیشه کنید)، برای تقرب به خداوند دنبال وسیله باشید و در راه خداوند جهاد کنید، تا رستگار گردید.
  4. بدون شک کسانی که کافر شدند اگر تمام آنچه که در روی زمین است و مثل آن مال آنها باشد و همه ی آن را برای نجات از عذاب روز قیامت بدهند، از آنها قبول نمی شوند. برای آنها عذاب دردناکی است.
  5. آنها همیشه می­خواهند از آتش جهنم خارج شوند، اما نمی توانند. برای آنها عذابی همیشگی است.
  6. دستان مرد و زن دزد را به خاطر کار بدشان به عنوان مجازات الهی قطع کنید. خداوند توانای حکیم است.
  7. (زنی در زمان رسول خدا به خاطر سرقت دستش بریده شد و او از کار خود پشیمان گردید و از پیامبر پرسید، من توبه کردم آیا توبه من پذیرفته شد؟ آنگاه این آیه نازل شد) هر کسی بعد از ظلم کردنش توبه کند و اصلاح نماید، خداوند توبه ی او را قبول می­کند. خداوند آمرزنده ی مهربان است.
  8. آیا نمی­دانی که خداوند مالک و فرمانروایی آسمان ها و زمین است؟ خداوند هر کسی را بخواهد عذاب می­کند و هر کسی را هم که بخواهد می بخشد. خداوند بر هر چیزی تواناست.

قضاوت مطابق کتاب های آسمانی

  1. (یکی از اشراف یهود مرتکب گناهی شد و به خاطر اینکه از مجازات سنگین آیین خودش فرار کند، برای داوری پیش پیامبر آمد، اما پیامبر مجازات سنگین را برای او در نظر گرفت و آنگاه این آیه نازل شد) ای پیامبر! کسانی که در کفر شتاب می ورزند تو را ناراحت نکند چه کسانی که با زبان خود می گفتند ایمان آوردیم ولی قلبا ایمان نیاوردند و چه کسانی که به سخنان دروغ گوش می­دادند، (تا بهانه برای تکذیب تو پیدا کند). آنها جاسوس قوم دیگر است که خودشان نزد تو نیامده اند. آنها سخنان و کلمات الهی را از موضع اصلی شان تغییر داده و تحریف می­کنند. یهودیان به یکدیگر می گویند: اگر پیامبر حکمی را که مطابق خواسته ما باشد بیاورد، قبول کن، اما اگر مخالف خواسته ما باشد، از آن دوری کن. کسی را که خداوند فتنه و عذابش را بخواهد، تو هرگز نمی توانی چیزی (از آن عذاب) خداوند را برطرف کنی. آنها کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل آنها را پاک گرداند. برای آنها در دنیا رسوایی و در آخرت عذاب بزرگی خواهد بود.
  2. آنها جاسوس‌های به دروغ و حرام خورند. اگر آنها نزد شما آمدند، میان آنها داوری و قضاوت کن یا از آنها روی بگردان(اعتنا نکن). اگر شما از آنها روی بگردانی، به شما هیچ ضرری نمی رسانند. اگر در میان آنها قضاوت کردی، عادلانه در میان آنها قضاوت کن. خداوند افراد عادل و منصف را دوست دارد.
  3. چگونه آنها شما را به عنوان داور می گیرند، در حالیکه تورات در نزد آنها است و در آن حکم خداوند آمده است؟ آنگاه از داوری و قضاوت شما روی می گردانند. آنها مومن نیستند.
  4. ما تورات را نازل کردیم که در آن نور و هدایت است. پیامبران که مطیع فرمان خدواند اند، مطابق آن برای یهود حکم می­کنند. همچنین مردان الهی و دانشمندان یهود که محافظت از کتاب از آنها خواسته شده و بر آن شاهد بودند، قضاوت می­کردند. شما از مردم نترسید، از من بترسید. آیات مرا ارزان نفروشید. هر کسی مطابق آیات الهی حکم نکند، کافرند.
  5. (در میان عرب و یهودیان در قصاص تبعیض وجود داشت، مثلا اگر قاتل از طایفه بنی نضیر و مقتول از طایفه بنی قریضه بود قصاص نمی شد، اما در صورت عکس قضیه، قاتل کشته می شد. وقتی اسلام و پیامبر به مدینه آمد، طایفه بنی قریضه جریان قصاص را از پیامبر پرسید و حضرت پاسخ داد: خون ها باهم فرقی ندارد، آنگاه طایفه بنی نضیر اعتراض کردند که تو موقعیت اجتماعی ما را پایین آوردید. بعد این آیه نازل شد که قصاص بصورت مساوی واجب است.) در کتاب تورات بر آنها مقرر کردیم که شخص در برابر شخص، چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان و زخم ها را باید قصاص کرد. هر کسی که از قصاص بگذرد و ببخشد، آن کفاره ی او خواهد بود. هر کسی که مطابق آیات الهی قضاوت نکند، آنها ظالم اند.
  6. بعد از پیامبران قبلی، عیسی بن مریم را فرستادیم که تورات او را تصدیق می­کرد. به عیسی کتاب انجیل را دادیم. انجیل کتاب هدایت و نور بود که کتاب پیش از خود، تورات را تصدیق می­کرد و کتاب هدایت و موعظه برای متقیان بود.
  7. لازم است اهل انجیل طبق آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند. هر کسی که مطابق آیات الهی حکم نکند، بدون شک آنها فاسق اند.
  8. ما قرآن را به حق بر تو نازل کردیم. قرآن تصدیق کننده و نگهبان کتاب های پیش از خود است. پس میان مردم مطابق آنچه که از جانب خداوند به حق نازل شده است حکم و قضاوت کن. از هواهای نفسانی آنها پیروی نکن. ما برای هر یک از شما(یهود، نصارا، مسلمان) شریعت و روشی قرار دادیم. اگر خدا می­خواست همه شما را یک امت واحد قرار می­داد. اما خداوند می­خواهد تا شما را در آنچه که به شما داده است امتحان کند. پس به کارهای خیر سبقت بگیرید. همه ی شما به سوی خدا باز می گردید. آن وقت خداوند شما را به حقیقت آنچه در آن اختلاف داشتید آگاه خواهد کرد.
  9. (جمعی از بزرگان یهود توطئه کردند تا به گمان خود پیامبر را منحرف کنند. آنها با یک تبانی از قبل، خدمت پیامبر آمدند و اظهار داشتند ما اشراف یهود هستیم که اگر از شما پیروی کنیم بقیه به ما اقتدا کرده و مسلمان می شوند. اما میان ما و عده ی دیگر نزاعی است که اگر به نفع ما قضاوت کنی به تو ایمان می آوریم. پیامبر از این پیشنهاد ناراحت شد و آنگاه این آیه نازل گردید.) ای پیامبر! میان آنها مطابق آنچه که خداوند نازل کرده است حکم کن. از هواهای نفسانی آنها پیروی مکن. از آنها دوری کن که مبادا تو را از برخی چیزهای که خداوند بر تو نازل کرده است منحرف سازند. اگر آنها روگرداندند، بدان که خداوند می­خواهد برخی از گناهانشان را به آنها برساند. بدون شک بسیاری از این مردم فاسق اند.
  10. آیا یهودیان خواهان حکم دوران جاهلیت اند؟ برای اهل یقین، چه حکمی بهتر از حکم خداوند است.
  11. (عباده بن صامت یکی از صحابه رسول خداوند، از دوستی و هم پیمانی با یهود برائت جست، اما عبدالله بن ابی سرکرده منافقان خود را وفادار به پیمان یهود نشان داد و آنگاه این آیه نازل شد.) ای مومنان! یهود و نصارا را دوست تان نگیرید. آنها دوستان یکدیگرند. هر کسی از شما اگر یکی از آنها را به عنوان دوست خود می گیرد، وی از جمله آنهاست. خداوند ظالمان را هدایت نمی­کند.
  12. کسانی که در قلب شان مرض دارد، می بینی که به سمت آنها می­دوند و می گویند: می ترسیم (روزی آنها قدرت پیدا کند) حادثه ی بدی برای ما پیش بیاید. اما شاید خداوند پیروزی و یا حادثه ی دیگری از جانب خود (برای مسلمانان) پیش آورد، تا این گروه از آنچه که در دل پنهان کرده پشیمان شوند.
  13. مومنان می گویند: آیا این منافقان بودند که با تاکید به خداوند قسم می­خوردند که واقعا با شما هستند؟ اعمال آنها تباه شد. آنها زیانکار گردیدند.
  14. ای مومنان! هر کسی از شما مرتد شود و از دین شان برگردد، خداوند به جای آنها قومی را می آورند که آنها خداوند را دوست بدارند و خداوند هم آنها را دوست می­دارد، با مومنان مهربان و متواضع و با کافران سخت گیرند، در راه خداوند جهاد می­کنند و از ملامت هیچ ملامت گری نمی ترسند. این فضل خداوند است که به هر کسی بخواهد می­دهد. خداوند وسعت بخش داناست.

آیه ولایت

  1. (فقیری در مسجد پیامبر آمد و از مردم تقاضای کمک کرد. کسی به او چیزی نداد. فقیر سرش را به سمت آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! شاهد باش که از مسجد پیامبر دست خالی بر می گردم. در این زمان حضرت علی به رکوع رفته بود و با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. فقیر به سمت وی آمد و انگشترش را گرفت و رفت. پیامبر هم در حال نماز بود و این جریان را مشاهده کرد. پس از نماز از خداوند خواست که همانگونه که هارون را وزیر و مددکار موسی قرار دادی علی را وزیر من قرار بده، آنگاه این آیه نازل شد) ولی و سرپرست شما تنها خداوند و رسول او است و کسانی که ایمان آوردند، نماز را برپا می­دارند و در حال رکوع زکات می­دهند.
  2. کسی که ولایت خداوند، رسول او و کسانی که ایمان آورده اند(امام) را قبول کند، (بدون شک در حزب خداوند است) و حزب خداوند پیروز است.

ماجراهای اهل کتاب

  1. (دو نفر از مشرکان به نام های رفاعه و شوید اظهار اسلام کردند و آنگاه به گروه منافقان پیوستند. برخی از مسلمانان با آن دو رفت و آمد داشتند، آنگاه این آیه نازل شد) ای مومنان! کسانی که دین شما را به مسخره و بازیچه گرفته اند، اعم از اهل کتاب و کفار، دوست خود نگیرید. از خداوند بترسید اگر مومن هستید.
  2. عده ای از یهود و نصارا وقتی صدای موذن را می شنیدند و یا مسلمانان را در حال نمار می­دیدند، آنها را مسخره می­کردند) وقتی شما مردم را به نماز فرا می­خوانید، آنها آن را به مسخره و بازیچه می گیرند. دلیل این امر بی عقلی آنها است.
  3. (جمعی از یهود از پیامبر خواستند تا عقاید خود را برای آنها شرح دهد. وقتی پیامبر عقایدش را شرح داد، آنها گفتند: ما دینی بدتر از دین تو نمی شناسیم) بگو: ای اهل کتاب! آیا جز این بر ما اشکال می گیرید که ما به خداوند و آنچه به ما و آنچه پیش از ما نازل شده، ایمان آورده ایم؟ بدون شک اکثر شما فاسق هستید.
  4. بگو: ای اهل کتاب! آیا شما را از کسی که عقوبتش نزد خداوند بدتر از این است خبر دهم؟ کسی که خدا او را لعنت کرده و بر او غضب کرده است. برخی از آنها را میمون و خوک قرار داده(مسخ کرده) و طاغوت را عبادت کرده است. اینها جایگاه شان بدتر و از راه مستقیم گمراه است.
  5. وقتی منافقان اهل کتاب نزد شما می آیند، می گویند: ما ایمان آوردیم. در حالیکه آنها با کفر وارد شده و با کفر از نزد شما خارج شده اند. خداوند به آنچه که آنها کتمان می­کنند، آگاه تر است.
  6. شما بسیاری از آن منافقان را می بینی که در انجام گناه، دشمنی و تعدی و حرام خوری می شتابند. بدون شک آنها کار بد انجام می­دهند.
  7. چرا عالمان و دانشمندان یهود، مردم خود را از سخنان گناه آلود و خوردن مال حرام نهی نمی­کنند؟ به راستی آنچه انجام می­دادند بسیار زشت است.
  8. (یهود می گفت: دستان خداوند بسته است در اینکه شریعتی را نسخ و شریعتی دیگری را جایگزین کند) یهود گفتند: دست خداوند بسته است. دست های آنها بسته باد. آنها به خاطر این سخنان شان از رحمت خداوند دور شده و مورد لعن قرار گرفتند. دست های خداوند باز است و هر گونه بخواهد انفاق می­کند. آنچه که از جانب خداوند بر تو نازل شده است، بر کفر و طغیان بسیاری از آنها می افزاید. ما تا روز قیامت میان آنها دشمنی و کینه انداختیم. آنها هر زمان آتش جنگی را روشن کردند، خداوند آن را خاموش کرد. آنها در زمین فساد برپا می­کنند. خداوند مفسدان را دوست ندارد.
  9. اگر اهل کتاب ایمان آورده و تقوا پیشه می­کردند، بدون شک گناهان آنها را می بخشیدیم و آنها را در بهشت پرنعمت داخل می­کردیم.
  10. اگر اهل کتاب به تورات و انجیل و آنچه که از جانب پروردگارشان بر آنها نازل شده، عمل می­کردند، بدون شک به آنها از چهار طرف روزی می­دادیم تا آنها بخورند. برخی از اهل کتاب افراد معتدل هستند. اما بسیاری از اهل کتاب بدکرداراند.

معرفی جانشین

  1. (قبل از این، خداوند مطلب مهم را که عبارت بود از امامت به پیامبر گفته بود. در اینجا از پیامبر می­خواهد که امامت و وصایت علی بن ابی طالب را بیان کند و از چیزی نترسد.) ای پیامبر! آنچه که از جانب پروردگارت برای تو نازل شده، ابلاغ کن. اگر ابلاغ نکنی رسالت خداوند را ابلاغ نکرده ای. خداوند تو را حفظ میکند. بدون شک خداوند گروه کافران را هدایت نمی­کند.

اعتقادات یهود و نصارا

  1. (تعداد از یهودیان خدمت پیامبر رسیدند و پرسیدند: آیا شما تورات را تایید می­کنید که از جانب خداوند است، پیامبر فرمود: بله. آنگاه این آیه نازل شد.) بگو: ای اهل کتاب! تا زمانی که تورات، انجیل و آنچه را که خداوند بر تو نازل کرده، برپا نکنید، بر حق نیستید. آنچه که از جانب خداوند بر تو نازل شده است، بر کفر و طغیان بسیاری از آنها می افزاید. پس بر قوم کافر افسوس نخور و ناراحت نباش.
  2. بدون شک مومنان، یهودیان، صابئیان و مسیحیان هر کدام از آنها اگر به خداوند روز قیامت ایمان واقعی بیاورد و عمل صالح انجام دهد، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند.
  3. ما از بنی اسرائیل تعهد گرفتیم. ما برای آنها پیامبرانی را فرستادیم. هر زمانی که پیامبری آمد و مطابق دلخواه آنها نبود، آنها یک عده از پیامبران را دروغگو شمردند و گروهی از آنها را به قتل رساندند.
  4. یهودیان گمان کردند که گرفتاری و آزمایشی در کار نیست، لذا از درک واقعیت کور و کر شدند. آنگاه خداوند به آنها توجه کرد. اما باز بسیاری از آنها کور و کر شدند. خداوند به آنچه که آنها انجام می­دهند آگاه است.
  5. کسانی که گفتند: خداوند همان عیسی پسر مریم است، کافر شدند. مسیح می گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و شما است عبادت کنید. کسی که برای خداوند شریک قائل گردد، بدون شک خداوند بهشت را برای او حرام کرده و جایگاه او جهنم است. برای ظالمان یار و یاوری نیست.
  6. کسانی که به تثلیث قائل شدند و گفتند: خداوند سومین از سه خدا است، کافر شدند. هیچ معبود و خدایی جز خداوند یکتا نیست. اگر آنها از آنچه که می گویند دست بر ندارند، حتما عذاب دردناکی به کسانی از آنها که کافر شدند می رسد.
  7. چرا توبه نمی­کنید و از خداوند آمرزش نمی­خواهید؟ خداوند آمرزنده ی مهربان است.
  8. مسیح پسر مریم فقط پیامبر بود. پیش از او نیز پیامبرانی آمده بودند. مادرش زن بسیار درست کاری بود. آنها مانند انسان های دیگر غذا می­خوردند. نگاه کن ما چگونه آیات را برای آنها توضیح می­دهیم. آنگاه ببین آنها چگونه دروغ می گویند و از حقیقت منحرف می شوند.
  9. بگو: آیا غیر از خدا کسی را که مالک سود و زیان شما نیست، عبادت می­کنید؟ خداوند شنوا و داناست.
  10. بگو: ای اهل کتاب! در دین خود به ناحق غلو نکنید. از هوا و هوس قومی­که پیش از این، خودشان گمراه بودند و بسیاری را گمراه کردند و از راه مستقیم هم گمراه شدند، پیروی نکنید.
  11. کافران بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند. دلیلش این بود که آنها سرکشی کردند و پیوسته تجاوز می نمودند.
  12. آنها همدیگر را از اعمال زشتی که انجام می­دادند، نهی نمی­کردند. آنچه را که آنها انجام می­دادند، بد بود.
  13. بسیاری از آنها را می بینی که با کافران دوستی می­کنند. چه زشت و بد است آنچه خود برای خویش از پیش فرستادند، تا اینکه خداوند بر آنها خشمگین شد. آنها در عذاب جاودانه خواهند ماند.
  14. آگر آنها به خداوند، پیامبر و آنچه که بر پیامبر نازل شده، ایمان می آوردند، آنها را دوست خود نمی گرفتند. اما بسیاری از آنها فاسق هستند.
  15. مسلما یهودیان و مشرکان را از همه ی مردم در دشمنی با مومنان سخت تر خواهی یافت. بدون شک نزدیک تر از همه به دوستی مومنان کسانی را خواهی یافت که گفتند: ما مسیحی هستیم. این امر به این سبب است که از میان ایشان کشیشان و راهبانی هستند و آنها تکبر نمی­کنند.

جزء هفتم

  1. (در سال پنجم هجرت تعداد از مسلمانان به خاطر ظلم مشرکان به سرکردگی جعفر بن ابی طالب مکه را به مقصد حبشه ترک کرد. در حبشه، مسیحی ها زندگی می­کردند. پادشاه حبشه سخنان مسلمانان را شنید و آیات که بر وی خوانده شد، بسیار بر قلب او اثر کرد و اشکش جاری گشت و آنگاه اسلام را پذیرفت و این آیات نازل شد./ پیامبر آیات عذاب و روز قیامت را خواند، بعد تعداد از صحابه از جمله عثمان بن مظعون روزها روزه می گرفت و شب ها نماز می­خواند و از همسر خود کناره گیری کرد و رهبانیت اختیار نمود، آنگاه وقتی پیامبر باخبر شد، همه را در مسجد خواست و مردم را از رهبانیت منع کرد و این آیات نازل شد.) آنها چون آیاتی را که بر پیامبر نازل شده است بشنوند، می بینی به خاطر آنچه از حق شناخته اند، چشمان شان پر اشک می گردد. آنها می گویند: پروردگارا! ایمان آوردیم، پس ما را همراه شاهدان بنویس.
  2. چرا ما به خداوند و دین حق که به سوی ما آمده است ایمان نیاوریم، در حالیکه آرزو داریم پروردگار ما، ما را با گروه صالحان محشور گرداند.
  3. خداوند به خاطر آنچه که آنها گفتند: باغهای بهشتی را به آنها پاداش داد. از زیر درختان بهشتی نهرها جاری است. آنها در آنجا همیشه می مانند. این پاداش نیکوکاران است.
  4. کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنها جهنمی اند.

نکوهش رهبانیت و حکم شکستن قسم

  1. (اشاره به رهبانیت عثمان بن مظعون) ای مومنان! چیزهای پاکیزه را که خداوند بر شما حلال کرده، حرام نکنید و از حد تجاوز نکنید. خداوند متجاوزان را دوست نمی­دارد.
  2. از چیزهای که خداوند بصورت حلال و پاکیزه به شما بخشیده، بخورید. از خداوندی که شما به وی ایمان دارید، بترسید.
  3. خداوند شما را به خاطر قسم های بیهوده تان مواخذه نمی­کند. اما خداوند شما را به خاطر قسم های که با قصد یاد می­کنید مواخذه می­کند. کفاره آن اطعام ده مسکین از غذاهای متوسطی است که در خانه می­خورید، یا دادن لباس و یا آزاد کردن یک بنده. اگر هیچ یک از اینها ممکن نبود، سه روز روزه بگیرید. این کفاره قسم های شماست وقتی قسم می­خورید (و می شکنید). قسم های خود را حفظ کنید. خداوند این گونه، آیات خود را برای شما روشن می سازد، تا شاید شما سپاس گذار گردید.

حرمت شراب

  1. (سعد بن وقاص نقل کرده است که مردی از انصار غذایی تهیه کرده بود و تعدادی را در آن دعوت کرده بود. تا آن زمان شراب بصورت قطعی در اسلام حرام نشده بود. مهمانان با شراب هم پذیرایی شد. بعد شروع کردند به فخر فروشی و بحث داغ شد و یکی از مهمانان استخوان شتری را برداشت و بر بینی من کوبید و بینی ام شکافت. این داستان را خدمت پیامبر عرض کردم و آنگاه این آیه نازل شد و شراب را بصورت قطعی حرام کرد.) ای مومنان! شراب، قمار، بت های نصب شده و چوبه های تیر قرعه برای بخت آزمایی، زشت و از عمل شیطان است. پس از این کارهای پلید دوری کنید تا رستگار شوید.
  2. شیطان فقط می­خواهد با شراب و قمار در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خداوند و از نماز بازدارد. پس آیا دست بر می­دارید؟
  3. از خداوند و پیامبر اطاعت کنید. از گناه بترسید. اگر رو گرداندید، بدانید که پیامبر ما فقط عهده دار این است (که پیام الهی را) بصورت روشن برای مردم برساند.
  4. کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، در باره آنچه (پیش از تحریم) خورده اند، گناه و اشکال ندارد. البته به شرط اینکه متقی و مومن باشد و عمل صالح انجام داده باشند و آنگاه هم متقی و مومن باشند و سپس تقوا پیشه کرده و کار نیک انجام انجام دهند. خداوند نیکو کاران را دوست دارد.

احکام شکار در حال احرام

  1. (بعد از صلح حدیبیه در سال ششم هجری، مسلمانان احرام بسته و به سمت مکه حرکت کردند، در مسیر راه حیوانات زیادی بودند که گاه می شد آنها را با دست و یا با نیزه شکار کرد. این آیه نازل شد و شکار حیوانات را در حال احرام ممنوع اعلام کرد و این امر یک آزمایش الهی بود تا معلوم شود چه کسی اطاعت می­کند و چه کسی نافرمانی) ای مومنان! خداوند در حال احرام شکار کردن حیوانات را که می توانید با دست و با نیزه شکار کنید (حرام کرده است) و شما با این کار امتحان می شوید، تا معلوم دارد که چه کسی در پنهانی از او می ترسد. هر کسی بعد از این دستور تعدی کند، برای او عذابی دردناکی خواهد بود.
  2. ای مومنان! وقتی در حال احرام هستید شکار نکنید. کسی که عمدا شکار کند و حیوانی را بکُشد باید کفاره ی معادل آن از چهارپایان بدهد، که دو نفر عادل از خودتان آن را داوری کنند و به عنوان قربانی آن را به کعبه برساند. یا مساکین را غذا بدهد و یا معادل روزه بگیرد تا گناه و تاوان کار خود را بچشد. خداوند از آنچه که در گذشته اتفاق افتاده عفو کرده است. هر کسی تکرار کند خداوند از او انتقام می گیرد. خداوند عزیز و انتقام گیر است.
  3. برای شما شکار حیوانات دریایی و خوراک آن حلال است تا شما و مسافرین از آن استفاده کنید. اما شکار حیوانات صحرایی تا زمانیکه شما در حال احرام هستید، برای شما حرام است. از خداوندی که به سوی او محشور می شوید بترسید.
  4. خداوند کعبه یعنی بیت الحرام، ماه های حرام و قربانی های بی نشان و نشاندار را مایه ی قوام کار مردم قرار داده است. دلیل این کار آن است که شما بدانید، خداوند هر چه را که در آسمان ها و زمین است می­داند. خداوند به همه امور داناست.
  5. بدانید که خداوند هم سخت سزا می­دهد و هم بسیار آمرزنده و مهربان است.
  6. وظیفه پیامبر به جز تبلیغ (رساندن پیام الهی به مردم)، چیزی دیگری نیست. شما آنچه را که بصورت علنی یا پنهانی انجام می­دهید، خداوند آن را می­داند.
  7. (کثرت نشان حقانیت نیست) بگو: ناپاک و پاک باهم مساوی نیستند، هرچند فراوانی ناپاک تو را شگفت زده و متعجب سازد. پس ای کسانی که عقل دارید، از خداوند بترسید تا رستگار گردید.
  8. (روزی پیامبر سخنرانی کرد و درباره حج مطالبی بیان داشت، آنگاه شخصی پرسید، آیا لازم است هر سال حج را به جا بیاوریم؟ پیامبر چیزی نفرمود، اما آن مرد سوال خود را چند بار تکرار کرد. آنگاه پیامبر فرمود: چرا خود را با سوالهای بی جا به زحمت میندازید، امت های قبل سوال های بیمورد کردند و مطابق آن عمل نکردند و کافر شدند.) ای مومنان! از چیزهای نپرسید که اگر برای شما روشن گردد، موجب ناراحتی شما شود. اگر به هنگام نزول قرآن بپرسید، برای شما روشن می گردد. خداوند از آن(سوالهای بی مورد) درگذشته (و در باره آن چیزی نفرموده است). خداوند آمرزنده بردبار است.
  9. قبل از شما نیز قومی این گونه سوال کردند و آنگاه (به آن عمل نکردند و) کافر شدند.
  10. (در دوران جاهلیت مردم برخود حیوانات چون شتر چارزیده(بحیره)، شتر ده زیده(سائبه)، گوسفند هفت زیده که هفت بار پشت سر هم زایده باشد(وصیله) و شتری نری که ده بار برای آبستن از آن استفاده شده باشد (حام) را حرام می­دانستند) خداوند هیچ حکمی برای بحیره، سائبه، وصیله و حام مقرر ندادند اما کفار بر خداوند دروغ بستند و بیشتر شان تعقل نمی­کنند.
  11. وقتی به آنها گفته شود: به سوی آنچه خداوند نازل کرده است و به سوی پیامبران بیایید، آنها می گویند: دین و روش پدران ما، برای ما کافی است. آیا اگر پدران آنها چیزی نمی­دانستند و هدایت نیافته بودند، (باز هم از آنها اطاعت می­کنند؟)
  12. ای مومنان! شما مواظب خود باشید. وقتی شما هدایت یافتید، گمراهی دیگران به شما ضرر نمی رساند. برگشت همه شما به سوی خدا است. خداوند از آنچه که عمل کردید، شما را باخبر می سازد.

اهمیت شاهد

  1. (مسلمانی به نام ابن ابی ماریه با دو مسیحی که باهم برادر بودند به قصد تجارت از مدینه خارج شدند. در میان راه ابن ابی ماریه بیمار شد و وصیت نامه ی نوشت و در میان اثاث خود جاسازی کرد. وی اموال خود را به همسفران خود تحویل داد تا آنها را به وثه او برسانند و خود از دنیا رفت. همسفران اشیاء ارزشمند را برداشتند و بقیه را به ورثه تحویل داد. ورثه چشمشان به وصیت نامه افتاد دیدند صورت اموال با اثاثیه نمی­خواند. موضوع را با دو همسفر مسیحی در میان گذاشت اما آنها انکار کرد که چیزی از اموال بر نداشته اند. بعد آنها پیش پیامبر شکایت کردند و این آیه نازل شد) ای مومنان! وقتی مرگ هر یک از شما فرا رسد، در هنگام وصیت دو نفر عادل را از میان خودتان شاهد بگیرید. اگر در سفر بودید و مرگ به سراغ شما آمد، دو نفر بیگانه را شاهد بگیرید. (اگر در صداقت شاهدان) شک کردید آنها را تا بعد از نماز نگه دارید، آنگاه به خدا قسم بخورند که ما حق را به هیچ قیمتی نمی فروشیم هرچند شخص خویشاوند ما باشد.  ما شهادت را کتمان نمی­کنیم، در غیر این صورت ما از گنهکاران می باشیم.
  2. اگر معلوم شد که آن دو نفر شاهد با (دروغ خود) مستحق گناه شدند، دو نفر دیگر از کسانی که بر آنها ظلم شده، به جای آنها قیام کنند و شهادت دهند و به خداوند سوگند بخورند که شهادت ما از شهادت آن دو نفر درست تر است و ما از حق تجاوز نکرده ایم در غیر این صورت از ظالمان خواهیم بود
  3. این روش برای آن که شهادت به صورت درست ادا شود، بهتر است. با این روش، شاهدان می ترسند که مبادا سوگندی بعد از سوگند آنها در میان بیایند (بعد درست شهادت می­دهند). از خداوند بترسید و بشنوید که خداوند گروه فاسقان را هدایت نمی­کند.

نعمت های خداوند بر عیسی

  1. روزی که خداوند پیامبران را جمع میکند و می گوید: امت چه پاسخی به شما داد؟ پیامبران می گویند: ما نمی­دانیم و خودت از رازهای مخفی آگاهی.
  2. یاد کن زمانی را که خداوند گفت: ای عیسی بن مریم! نعمت های که من به تو و مادرت دادم به یاد بیاور، زمانی که تو را به روح القدس یاری دادم و تو در گهواره و میانسالی با مردم سخن می گفتی، زمانی که به تو کتاب، حکمت، تورات و انجیل را یاد دادم، زمانی که به اذن من از گل به شکل پرنده می ساختی و در آن می­دمیدی و آن گل به اذن من پرنده می شد، تو به اذن من کور مادرزاد و پیس را شفا می­دادی، مردگان را به اذن من از قبر خارج می آوردی، زمانی که چون برای بنی اسرائیل معجزه آوردی، خطر آنها را از تو بازداشتم. کسانی از آنها که کافر شدند گفتند: این چیزی جز جادوی آشکار نیست.
  3. وقتی به حواریون وحی کردم که به من و پیامبرم ایمان بیاورید گفتند: ایمان آوردیم و تو شاهد باش که ما مسلمان و تسلیم تو هستیم.
  4. زمانی که حواریون گفتند: ای عیسی بن مریم! آیا پروردگات می تواند برای ما غذای از آسمان بفرستد؟ گفت: از خدواند بترسید اگر شما مومن هستید.
  5. آنها گفتند: می­خواهیم از آن غذا بخوریم و دل هایمان مطمئن گردد و بدانیم که به ما واقعا راست گفته ای و خود از شاهدان آن باشیم.
  6. عیسی گفت: خداوندا! پروردگارا! از آسمان غذایی برای ما بفرست که هم برای اولین و آخرین ما عیدی باشد و هم معجزه ی از جانب تو برای ما باشد. به ما روزی عنایت کن که تو بهترین روزی رسانی.
  7. خداوند فرمود: من برای شما غذای آسمانی می فرستم، اما بعد از آن هرکسی از شما کافر شود، من او را چنان عذاب کنم که هیچ یکی از جهانیان را عذاب نکرده باشم.
  8. زمانی که خداوند به عیسی بن مریم گفت: آیا تو به مردم گفتی من و مادرم را به جای خداوند، معبود خود بگیرید؟ خدایا تو پاک و منزهی. برای من شایسته نیست که چیزی که حق من نیست بگویم. اگر من چنین سخنی گفته باشم، بدون شک شما آن را می­دانستی. تو از باطن و نفس من با خبری، اما من از نفس و ذات تو خبر ندارم. فقط تو هستی که از غیب آگاهی داری.
  9. من به آنها همان چیزی را گفتم که تو امر کرده بودی یعنی ای مردم خداوند را که پروردگار من و شما است عبادت کنید. تا زمانی که من در میان آنها بودم بر آنها شاهد و ناظر بودم. اما زمانی که مرا از آنها گرفتی، تو خودت مراقب آنها بودی. تو بر همه چیز شاهد هستی.
  10. (حال) اگر آنها را عذاب می­کنی، آنها بندگان شماست. اگر آنها را ببخشی، بدون شک تو شکست ناپذیر حکیم هستی.
  11. خداوند فرمود: امروز روزی است که راست گویی، راستگویان برای آنها منفعت بخش است. برای آنها باغ های است که از زیر درختهای آن، نهرها جاری است. آنها در آن باغها جاودانه است. خداوند از آنها راضی است و آنها از خداوند راضی اند. این کامیابی و پیروزی بزرگ است.
  12. فرمان روایی آسمان ها و زمین و آن چه که درمیان آنها است از آن خداوند است. خداوند بر همه چیز تواناست.
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها