سایت مؤسسه فرهنگی-خدماتی فانوس

{دلیل جواز گرفتن سود از بانک}

نکته دوم: سود و زیاده­ای که صاحبان سپرده، از مسولین حکومت و بانک دریافت می­کنند، سود وام و قرض نیست. به خاطر اینکه موضوعی برای قرض وجود ندارد تا اینکه حرام باشد. بلکه این سود که به صاحبان سپرده پرداخت می­شود، از التزامات و مقررات قطعی حکومت و بانک­های نظام سنتی ربوی است. بنابراین دریافت این سود، حرام نیست، حتی اگر پرداخت این زیاده و سود به اعتقاد این باشد که این زیاده بر قرض است، چون این اعتقاد صرف یک تخیل است که واقعیت ندارد.

روشن است که تخیل صرف، تاثیری در واقعیت ندارد و آن زیاده را، زیاده بر قرض قرار نمی­دهد، بسیار روشن و بدیهی است که در واقع، قرضی وجود ندارد تا آن زیاده، زیاده بر قرض باشد.

نکته سوم: هیچ منعی وجود ندارد که مردم، سرمایه و اموال خود را در نزد حکومت، بانک­ها و موسسه­های مالی {غیر دینی} بگذارند، حتی در صورتیکه مردم، بدانند که حکومت و بانک­های مذکور، از آنجا که غیر شرعی و دینی است مالک نمی­گردد، به خاطر اینکه قبلا بیان شد که شخص حقوقی و جهت ناآگاه و فاقد شعور، هرچند قابلیت برای مالک شدن را دارد، الا اینکه فعلیت تملک آن، متوقف بر وجود انسان آگاه می­باشد که از سوی شارع نصب شده و ولی شرعی آن باشد، تا مسولین بر بانک­ها، متولیان شرعی و نمایندگان از سوی حکومت دینی باشند. روشن است که معامله با نک­های مذکور به واسطه مسولین بانک­ها صورت می­گیرد. بنابراین اگر حکومت غیر دینی باشد، پس به صورت طبیعی همه موسسه­های مالی و بانک­ها غیر دینی است. در این صورت آیا جایز است که مردم سرمایه­ها و اموال بدون استفاده خود را در آن بانک­ها و موسسه­های مالی بگذارند، با وجود اینکه آن بانک­ها، به خاطر عدم وجود ولایت بر آنها، مالک آن نمی­گردد؟

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها