سایت مؤسسه فرهنگی-خدماتی فانوس

سوره هود

(سوره هود یازدهمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن و دارای 123 آیه است. این سوره در جزء ۱۱ و ۱۲ قرآن جای دارد. وجود داستان حضرت هود، پیامبر قوم عاد دلیل نام‌گذاری این سوره به نام هود است. قصص انبیاء، مبارزه با فساد و انحراف، حرکت در راه مستقیم حق، اثبات حقانیت وحی و قرآن، اعجاز و تحدی قرآن، مسئله علم خدا و ابتلا و آزمایش انسان در مسیر تکامل و انتخاب احسن از مضامین اصلی و مطالب مهم این سوره است. آیات ۱۳ درباره تحدی قرآن، آیه ۸۶ درباره بقیت الله و آیه ۱۱۴ درباره تبدیل سیئات به حسنات از آیات مشهور و نامدار این سوره شمرده شده است.)

به نام خداوند بخشنده و مهربان.

  1. الف، لام، راء. كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه، به روشنى بيان شده است.
  2. جز خدا کسی دیگر را عبادت نکنید. بدون شک، من از جانب او براى شما هشداردهنده و بشارتگرم،
  3. و از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به درگاه او توبه كنيد، تا شما را تا زمانى معيّن به خوبى بهره مند سازد، و به هر صاحب امتيازى امتيازش را بدهد، و اگر روى بگردانيد من از عذاب روزى بزرگ بر شما مى ترسم.
  4. بازگشت شما به سوى خداست، و او بر هر چيزى تواناست.
  5. (هر زمانی مشرکین به رسول خدا می‌رسیدند، پشت خود را به طرف رسول خدا می چرخاند و سر خود را پائین می انداختند و روى خود را با لباس مى پوشانیدند تا رسول خدا آن‌ها را نبیند سپس این آیه نازل گردید) آگاه باشيد كه مشرکان ( هر زمانی پيامبر را ببينند، سر به زير انداخته و) سينه هايشان را خم مى كنند تا از او مخفى شوند. آگاه باشيد، زمانی كه آنها لباس هايشان را بر سر مى كشند، خداوند آنچه را که آنها پنهان مى دارند و آنچه را آشكار مى كنند، مى داند. بدون شک، او به آنچه در درون سينه هاست داناست.

جزء دوازدهم

  1. هيچ جنبنده اى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر عهده خداست. خداوند قرارگاه و محل نقل و انتقال جنبنده را مى داند. همۀ اينها در كتاب آشكارى (لوح محفوظ) ثبت است.
  2. و او کسی است كه آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد، درحالى كه عرش او بر آب بود، تا شما را امتحان کند كه كدام يك نيكوكارتريد. اگر بگويى: شما پس از مرگ مبعوث مى شويد، كسانى كه كفر ورزيده اند، حتما خواهند گفت: اين جز جادوى آشكار نيست.
  3. (زمانی که آیه اول سوره انبیاء «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ» نازل گردید. عده اى از مردم گفتند: اکنون که روز حساب و قیامت نزدیک است بهتر است که از کارهای بد دست برداریم. سپس براى مدت کمى از کارهای بد خود دست برداشتند و بعد دوباره انجام کارهای زشت خود را از سر گرفتند و این آیه به خاطر آن‌ها نازل شد) و اگر ما عذاب را تا زمان محدودى از آنها به تأخير اندازيم، مى گويند: «چه چيز مانع آن شده است ؟!» آگاه باشيد، آن روز كه (عذاب) به سراغشان آيد، از آنها بازگردانده نخواهد شد؛ و آنچه را مسخره مى كردند، دامانشان را مى گيرد!
  4. و اگر از جانب خود، نعمتى به انسان بچشانيم، سپس آن را از او پس بگيريم، بسيار نوميد و ناسپاس خواهد شد!
  5. و اگر پس از رنجى كه به او رسيده است نعمتى به وى بچشانيم، حتما خواهد گفت: رنج ها از من دور شد! راستى كه او شادمان و فخرفروش است،
  6. مگر كسانى كه صبر پيشه كرده و كارهاى شايسته انجام داده اند كه براى آنها آمرزش و اجرى بزرگ خواهد بود.
  7. (سران و کفار مکه که از جمله آن‌ها عبدالله بن امیة مخزومى بوده نزد رسول خدا آمدند و گفتند: از براى ما کتابى بیاور که در آن از بت هاى ما عیب‌جوئى نکند و بد نگوید و نیز گفتند: اگر تو رسول خدا و پیامبر او هستى کوه‌هاى مکه را از براى ما مبدل به طلا کن و یا فرشتگان را بیاور که در حضور ما شهادت به پیامبرى و نبوت تو بدهند، سپس این آیه نازل گردید) مبادا تو برخى از آنچه را كه به سويت وحى مى شود ترك کنی و سينه ات بدان تنگ گردد كه مى گويند: «چرا گنجى بر او نازل نشده يا فرشته اى همراه او نيامده است ؟» تو فقط هشداردهنده اى، و خدا بر هر چيزى نگهبان است.
  8. آيا مى گويند: “قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است” ؟ بگو: “اگر راست مى گوييد، ده سورۀ ساختگى مانند آن بياوريد و جز خدا هركه را مى توانيد به كمك خود دعوت کنید”.
  9. پس اگر آنها به دعوت شما پاسخ مثبت ندادند، بدانيد كه [قرآن] فقط به علم خدا نازل شده است، و اينكه معبودى جز او نيست. پس آيا شما تسليم مى شويد؟
  10. كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، (مزد) اعمالشان را در همين دنيا به طور كامل به آنها مى دهيم و در دنيا به آنها كم داده نخواهد شد.
  11. اينها كسانى هستند كه در آخرت جز آتش سهمى نخواهند داشت، و آنچه در دنيا ساخته، برباد رفته، و آنچه انجام مى داده اند باطل گردیده است.
  12. پس آيا كسى كه از جانب پروردگارش دليلى روشن دارد، و شاهدى از وى در پى اوست (كه بر حقانيتش شهادت مى دهد)، و پيش از آن نيز كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (برحق بودنش شهادت داده، مانند كسى است كه چنين نباشد)؟ اينها(حق جویان) به آن ايمان مى آورند. و هركس از احزاب به آن كفر ورزد، جایگاهش آتش است. پس دربارۀ آن هيچ گونه شك مكن، كه آن حقّ است و از جانب پروردگار توست، ولى بيشتر مردم ايمان نمى آورند.
  13. و ظالمتر از كسانى كه به خدا دروغ ببندند چه كسى است؟ اينها (در قيامت) بر پروردگارشان عرضه خواهند شد، و شاهدان مى گويند: اينها كسانى هستند كه بر پروردگارشان دروغ بستند؛ آگاه باشيد! لعنت خدا بر ظالمان باد.
  14. همان كسانى كه مردم را از راه خدا باز مى دارند، و آن را کج می شمارند؛ و آخرت را قبول ندارند.
  15. آنها در زمين نمی توانند مانع (عذاب الهی) گردد. جز خداوند دوستانى براى آنها نيست. عذاب براى آنها دو چندان مى شود. آنها توان شنيدن (حق را) نداشتند و (حق را) نمى ديدند.
  16. اينها كسانى هستند كه به خود زیان رسانده، و آنچه به دروغ مى ساختند از دستشان رفته است.
  17. بدون شک، آنها در آخرت زيانكارترند.
  18. بدون شک، كسانى كه ايمان آوردند، كارهاى شايسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان تواضع كردند، آنها اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند.
  19. مثل اين دو گروه (كافر و مؤمن) همچون كور و كر و بينا و شنواست آيا در مثل يكسان است؟ پس چرا متذكّر نمى شويد؟

داستان نوح

  1. و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم، گفت: من براى شما هشداردهنده اى آشكارم،
  2. كه جز خدا را کسی دیگر را عبادت نکنید، زيرا من از عذاب روزى دردناك بر شما مى ترسم.
  3. سران کافر قومش گفتند: «ما تو را جز بشرى مثل خود نمى بينيم، و كسانى را كه از تو پيروى كرده اند، جز گروهى اراذل ساده لوح، مشاهده نمى كنيم؛ و براى شما فضيلتى نسبت به خود نمى بينيم؛ بلكه شما را دروغگو می دانیم.»
  4. گفت: «اى قوم من، به من بگوييد، اگر از طرف پروردگارم دلیل روشن داشته باشم، و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است، آيا ما مى توانيم شما را به پذيرش آن دليل روشن مجبور سازيم، با اينكه شما كراهت داريد؟
  5. «و اى قوم من، من برای اين رسالتم، مالى از شما درخواست نمى كنم مُزد من بر عهدۀ خدا است. من، كسانى را كه ايمان آورده اند دور نمى كنم. بدون شک، آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد، ولى شما را قومى نادان مى بينم».
  6. و اى قوم من، اگر آنها را از خود دور كنم، چه كسى در برابر (مجازات) خدا مرا کمک خواهد كرد؟ آيا متذكّر نمى شويد؟
  7. و من به شما نمى گويم كه خزانه هاى خدا نزد من است، و غيب هم نمى دانم، و نمى گويم كه من فرشته ام، و دربارۀ كسانى كه به چشم شما خوار مى آيند نمى گويم كه خدا هرگز به آنها خيرى نخواهد داد؛ خدا به آنچه در دل آنها است داناتر است (اگر چنين بگويم) من در آن صورت بدون شک از ظالمان خواهم بود.
  8. گفتند: اى نوح، راستى كه تو با ما جدال كردى و بسيار هم جدال كردى؛ پس اگر از راستگويانى آنچه را كه به آن ما را تهديد مى كنى براى ما بياور.
  9. نوح گفت: «تنها خداست كه اگر بخواهد، آن را براى شما مى آورد و شما عاجز كنندۀ [او] نخواهيد بود»
  10. اگر من بخواهم كه شما را نصيحت كنم، در صورتى كه خدا بخواهد شما را(بخاطر گناهانتان)گمراه سازد؛ نصيحت من سودى براى شما نخواهد داشت،[زيرا]او پروردگار شماست؛ و فقط به سوى او بازگردانده مى شويد.
  11. (مشركان) مى گويند: «او [محمد (ص)] اين سخنان را بدروغ به خدا نسبت داده است! «بگو: «اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر عهدۀ من است؛ ولى من از گناهان شما بيزارم!»
  12. و به نوح وحى شد كه از قوم تو، جز كسانى كه تاكنون ايمان آورده اند كسى ايمان نخواهد آورد، پس به سبب آنچه انجام مى دهند ناراحت نباش.
  13. «و زير نظر ما و مطابق وحى ما كِشتى بساز، و در بارۀ كسانى كه ظلم كرده اند با من سخن مگو، چرا كه آنها غرق شدنى اند»
  14. نوح مشغول ساختن آن كشتى بود. و هربار كه گروهى از سران قومش بر او مى گذشتند مسخره اش مى كردند. نوح مى گفت:” اگر ما را مسخره مى كنيد، ما نيز شما را همان گونه كه مسخره مى كنيد، مسخره خواهيم كرد.”
  15. به زودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خواركننده به سراغش خواهد آمد، و مجازات پایدار بر او وارد خواهد شد.
  16. تا آن گاه كه فرمان ما رسيد و تنور فوران كرد، گفتيم: «در آن كشتى از هر حيوانى يك جفت، با خانواده ات مگر كسى كه قبلاً در بارۀ او سخن گفته شده است(همسر و يكى از فرزندانت) و كسانى كه ايمان آورده اند، سوار كن» و با او جز تعداد اندكى ايمان نياورده بودند.
  17. و نوح گفت: «در کشتی سوار شويد كه حركت و توقّف آن به نام خداست. بدون شک پروردگار من آمرزندۀ مهربان است»
  18. كشتى، آنها را از ميان امواجى همچون كوه ها حركت ميداد؛ (در اين هنگام،) نوح فرزندش را كه در کناری دور از کشتی بود صدا زد: «پسرم! همراه ما سوار شو، و با كافران نباش.»
  19. گفت: “به زودى به كوهى پناه مى برم كه مرا از آب حفظ مى كند: گفت: “امروز در برابر فرمان خدا هيچ نگاهدارنده اى نيست، مگر كسى كه خدا بر او رحم كند”. موج ميان آن دو حايل شد و او از غرق شدگان گرديد.
  20. و گفته شد: «اى زمين! آب خود را فرو ببر، و اى آسمان، از باریدن خوددارى كن» آب نشست و كار پايان يافت. و كشتى بر جودى قرار گرفت» و گفته شد: «مرده باد گروه ظالم»
  21. نوح به پروردگارش عرض كرد: «پروردگارا! پسرم از خاندان من است؛ و وعدۀ تو (در مورد نجات خاندانم) حق است؛ و تو بهترین حاکم و داوری.»
  22. (خدا)فرمود: “اى نوح! در حقيقت او از خانواده تو نيست؛ او عمل غیر صالح است. پس، آنچه را از آن آگاه نيستى، از من مخواه. در واقع من به تو پند مى دهم كه از نادانان نباشى.
  23. گفت: “پروردگارا، من به تو پناه مى برم از اينكه چيزى را از تو بخواهم كه هيچ علمى به آن ندارم، و اگر مرا نيامرزى و مورد رحمت قرار ندهى از زيانكاران خواهم بود.”
  24. گفته شد: «اى نوح، با درودى از ما و بركتهايى بر تو و بر امت هايى كه با تواند، فرود آى و امت هايى هستند كه به زودى آنها را از نعمت ها برخوردارشان مى كنيم، سپس از جانب ما عذابى دردناك به آنها مى رسد»
  25. اينها از خبرهاى غيب است كه به تو (اى پيامبر) وحى مى كنيم؛ نه تو، و نه قومت، اينها را پيش از اين نمى دانستيد. بنا بر اين، صبر كن، كه عاقبت از آن پرهيزگاران است.

داستان عاد

  1. و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم. هود گفت: «اى قوم من، خدا را عبادت کنید جز او هيچ معبودى براى شما نيست. شما فقط تهمت می زنید»
  2. «اى قوم من، من براى اين رسالت پاداشى از شما درخواست نمى كنم. پاداش من جز بر عهدۀ كسى كه مرا آفريده است، نيست. پس آيا نمى انديشيد؟»
  3. «و اى قوم من، از پروردگارتان طلب آمرزش کنيد، سپس به درگاه او توبه كنيد تا از آسمان بر شما بارش فراوان نازل کند و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، و گنهكارانه روى بر نگردانيد»
  4. گفتند: “اى هود، تو براى ما دليل روشنى نياوردى،و ما خدايان خود را بخاطر حرف تو، رها نمی کنیم. و ما به تو ايمان نمى آوريم.”
  5. ما (دربارۀ تو) فقط مى گوييم: بعضى از خدايان ما، به تو زيان رسانده (و عقلت را از بین برده) اند. هود گفت: «من خدا را شاهد مى گيرم، و شاهد باشيد كه من از آنچه جز او شريك وى مى گيريد بيزارم.
  6. پس همگی شما بر ضد من نیرنگ کنید و مهلتم ندهید.
  7. من، بر «اللّه» كه پروردگار من و شماست، توكل كرده ام. هيچ جنبنده اى نيست مگر اينكه او مهار هستى اش را در دست دارد. بدون شک، پروردگار من بر راه راست است.
  8. پس اگر روى برگردانيد، من رسالتى را كه مأمور بودم به شما رساندم. پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما مى كند؛ و شما كمترين ضررى به او نمى رسانيد. پروردگارم حافظ و نگهبان هر چيز است.
  9. زمانی كه فرمان ما فرا رسيد، «هود» و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم؛ و آنها را از عذاب شديد، رهايى بخشيديم.
  10. و اين قوم «عاد» بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، پيامبران او را معصيت نمودند و به دنبال فرمانِ هر زورگوىِ ستيزه جوى رفتند.
  11. آنها، در اين دنيا و روز قيامت، لعنت (و نام ننگينى) بدنبال دارند. بدانيد «عاد» نسبت به پروردگارشان كفر ورزيدند. آگاه باشيد كه بر عاد، قوم (حضرت) هود لعنت باد.

داستان ثمود

  1. و به سوى قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم گفت: «اى قوم من! خدا را عبادت کنید، براى شما هيچ معبودى جز او نيست. او شما را از زمين آفرید و آبادى آن را از شما خواست. پس، از او آمرزش بخواهيد، آن گاه به درگاه او توبه كنيد، كه پروردگارم نزديك و اجابت كننده است»
  2. گفتند: «اى صالح! تو پيش از اين، مايۀ اميد ما بودى. آيا ما را از عبادت آنچه پدرانمان عبادت می کردند، نهى مى كنى؟! در حالى كه ما، در مورد آنچه به سوى آن دعوتمان مى كنى، در شك و ترديد هستيم.»
  3. گفت: «اى قوم من، چه نظر دارید، اگر من (در اين دعوا) دلیل روشن از سوی پروردگار خود داشته باشم و او از جانب خود رحمتى به من داده باشد،؟ پس اگر او را نافرمانى كنم چه كسى در برابر خدا مرا کمک مى كند؟ در نتيجه، شما جز بر زيان من نمى افزاييد»
  4. ” اى قوم من، اين ناقۀ (ماده شتر) خداست كه معجزه اى براى شماست. آن را بگذاريد تا در زمين خدا بچرد و به آن آسيبى نرسانيد كه عذابى نزديك شما را خواهد گرفت.”
  5. پس آنها، آن ناقه را کشتند، و (صالح) گفت: «سه روز در خانه هايتان از زندگی برخوردار شويد اين وعده اى بى دروغ است».
  6. زمانی كه فرمان (مجازات) ما فرا رسيد، صالح و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، (از هلاکت) و رسوايى آن روز، به رحمتى از جانب خود نجات داديم؛ چرا كه پروردگارت قوى و شكست ناپذير است.
  7. و كسانى را كه ستم كرده بودند فریاد (مرگبار) فراگرفت، و در خانه هاي خود مردند.
  8. گويا هرگز قوم ثمود در آن خانه ها نبوده اند آگاه باشيد كه ثموديان به پروردگارشان كفر ورزيدند. پس، مرده باد قوم ثمود.

داستان ابراهیم

  1. فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهيم آمدند و سلام کردند. ابراهيم پاسخ سلام آنها را داد. طولى نكشيد كه براى آنها كباب گوشت گوساله آورد.
  2. و چون ديد دست هاي آنها به سوى غذا دراز نمى شود، اين را زشت دانست و ترسى از آنها در خود احساس كرد. آنها گفتند: «نترس، ما به سوى قوم لوط فرستاده شده ايم»
  3. و زن او ايستاده بود خنديد. پس او را به اسحاق و بعد از اسحاق به يعقوب مژده داديم.
  4. (ساره زن ابراهيم) گفت: «اى واى بر من، آيا من فرزند می آورم با آنكه من پير زنم، و اين شوهرم پير مرد است؟ بدون شک، اين چيز بسيار عجيبى است».
  5. (فرشتگان) گفتند: “آيا از كار خدا تعجّب مى كنى؟ اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است. همانا خداوند ستوده و بزرگوار است.”
  6. پس هنگامى كه ترس ابراهيم رفت و مژده (فرزند) به او رسيد، دربارۀ (نجات) قوم لوط با ما مجادله مى كرد؛
  7. زيرا ابراهيم مردى بردبار، دلسوز و توبه کننده بود.
  8. اى ابراهيم! از اين (درخواست) صرف نظر كن، كه فرمان پروردگارت فرا رسيده است. و براى آنها عذابى كه بى بازگشت است خواهد آمد.
  9. و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، لوط از آمدن آنها ناراحت شد و دستش از حمايت آنها كوتاه شد، و گفت: “امروز، روزى سخت است”
  10. و قوم لوط شتابان به سوى او آمدند، و پيش تر كارهاى بد انجام مى دادند. لوط گفت: «اى قوم من، اينها دختران منند آنها براى شما پاكيزه ترند پس از خدا بترسيد و مرا در مورد مهمانانم رسوا نكنيد. آيا در ميان شما آدمى فهمیده پيدا نمى شود؟
  11. گفتند: «تو كه مى دانى ما حق (تمايلى) به دختران تو نداريم؛ و خوب مى دانى ما چه مى خواهيم.»
  12. [لوط ] گفت: «كاش در برابر شما قدرتى داشتم يا به تكيه گاهى استوار پناه مى بردم»
  13. (فرشتگان عذاب) گفتند: «اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توايم، آنها هرگز دسترسى به تو پيدا نخواهند كرد. در دل شب، خانواده ات را (از اين شهر) حركت بده، و هيچ يك از شما پشت سرش را نگاه نكند؛ مگر زنت، كه او هم به همان بلايى كه آنها گرفتار مى شوند، گرفتار خواهد شد. موعد آنها صبح است؛ آيا صبح نزديك نيست؟
  14. زمانى كه فرمان(عذاب)ما فرارسيد، آن(شهر) را زير و زبر گردانيديم. و با گِل‌هایی سفت، سنگ‌بارانش کردیم.
  15. (سنگ هايى) كه نزد پروردگارت نشانی شده بود و آن سنگ ها از ظالمان دور نيست.

داستان شعیب

  1. و به سوى اهل مَدْيَنْ، برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت: «اى قوم من، خدا را عبادت کنید که براى شما جز او معبودى نيست. پيمانه و ترازو را كم نكنيد. به راستى شما را در نیکی و نعمت مى بينم و لى از عذاب روزى فراگير بر شما بيمناكم»
  2. اى قوم من! پيمانه و ترازو را عادلانه كامل و تمام بدهید، و از اشياء (حقوق) مردم كم نكنيد، و در زمين به فساد نكوشيد.
  3. “اگر مؤمن باشيد، سود باقى مانده از جانب خدا، براى شما بهتر (از سود حرام) است. و من بر شما نگهبان نيستم”.
  4. گفتند: «اى شعيب! آيا نمازت به تو دستور مى دهد كه آنچه را پدرانمان عبادت می کردند، ترك كنيم؛ يا از اينكه در اموالمان به هر نحوی كه مى خواهيم تصرف كنيم دست برداريم ؟ تو كه مرد بردبار و فهميده اى هستى!»
  5. شعیب گفت: اى قوم من، به من خبر دهيد، اگر از جانب پروردگارم دليلى روشن(معجزه) داشته باشم، و او از جانب خود عطايى نيكو [همچون نبوّت] به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم]؟ من نمى خواهم آنچه را كه شما را از آن نهى مى كنم خود مرتكب شوم. من جز اصلاح تا آنجا كه بتوانم، قصدى ندارم. و توفيق من جز به يارى خدا نيست. فقط بر او توكّل كرده ام و فقط به سوى او بازمى گردم.
  6. و اى قوم من! مخالفت با من، باعث نشود كه شما به همان سرنوشتى كه قوم نوح، هود و يا قوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شويد! و قوم لوط از شما چندان دور نيست.
  7. و از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به درگاهش توبه كنيد. بدون شک، پروردگار من داراى مهر و مودّت بسيار است.
  8. گفتند: اى شعيب، ما بسيارى از آنچه را كه تو مى گويى نمى فهميم. بدون شک ما تو را در ميان خود ضعيف مى بينيم. و اگر قبيله ات نبود سنگسارت مى كرديم. و تو هرگز نزد ما گرامى و محترم نيستى.
  9. گفت: اى قوم من، آيا قبيلۀ من نزد شما از خدا گرامى تر است كه او را پشت سر انداخته ايد؟ در حقیقت پروردگار من به آنچه مى كنيد آگاه است.
  10. اى قوم من! هر كارى از دستتان می آید، انجام دهيد، من هم كار خود را خواهم كرد. بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خواركننده به سراغش مى آيد، و چه كسى دروغگوست! شما انتظار بكشيد، من هم با شما انتظار می کشم!»
  11. و چون فرمان (عذاب) ما آمد، شعيب و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمتى از جانب خويش نجات داديم. و كسانى را كه ستم كرده بودند، فرياد (مرگبار) فراگرفت، و در خانه هاي خود مردند.
  12. چنان نابود شدند که گويا هرگز در آنجا نبودند، پس مرگ بر اهل مدين، چنانكه ثمود نابود شدند.

تتمه داستان موسی

  1. ما، موسى را همراه با آيات خود و دليل روشن،
  2. به سوى فرعون و سران قومش فرستادیم. اما آنها، از فرمان فرعون پيروى كردند. در حالى كه فرمان فرعون مايۀ رشد و هدايت نبود.
  3. (فرعون) روز قيامت پيشاپيش قومش مى رود و آنها را در آتش وارد می کند، و (آتش و جهنم) چه جایی بدى براى واردشدگان است.
  4. آنها در اين دنيا و روز قيامت همراه با لعنت استقبال شدند، و چه بد هدیه ی نصيب آنها مى شود.
  5. اين، از خبرهاى آن شهرهاست كه آن را برای تو نقل مى كنيم. بعضى از آنها هنوز پا برجا هستند و برخی از بین رفته اند.
  6. و ما بر آنها ظلم نكرديم، ولى آنها به خودشان ظلم كردند. پس چون فرمان پروردگارت آمد، خدايانى را كه آنها به جاى خداى حقيقى مى خواندند هيچ به كارشان نيامد، و جز بر هلاكت آنها نيفزود.
  7. و اين چنين است مجازات پروردگار تو، هنگامى كه شهرها و آباديهاى ظالم را مجازات مى كند. مجازات او، دردناك و شديد است.
  8. بدون شک در اين (داستانها) براى كسى كه از عذاب آخرت مى ترسد عبرتى است. آن روز، روزى است كه مردم را براى آن جمع می کنند، و آن روز، روزى است كه همه حاضر مى شوند.
  9. و ما آن را جز تا زمان معيّنى به تأخير نمى اندازيم.
  10. روزى كه قيامت فرا برسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمى گويد. پس بعضى از مردم بدبختند و بعضى خوشبخت.
  11. امّا بدبختها در آتش خواهند بود و در آن ناله و فرياد می زنند.
  12. در آن تا آسمان ها و زمين پابرجاست جاودانه اند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد. پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مى دهد.
  13. اما نيك بختها، تا آسمان ها و زمين پابرجاست، در بهشت جاودانه اند مگر آنچه را پروردگارت بخواهد، (بهشت) بخششى قطع ناشدنى و بى پايان است.
  14. پس در باطل بودن معبودانى كه مشركان مى پرستند، شك نداشته باش. آنها نمى پرستند مگر به همان صورت كه پدرانشان پيش از اين مى پرستيدند. و ما سهمشان را [از عذاب] به طور كامل و بى كم و كاست خواهيم داد.
  15. ما كتاب تورات را به موسى داديم آن گاه در آن اختلاف كردند. و اگر كلمۀ پروردگارت مقدم بر اين نبود، هر آينه ميان آنها حكم عذاب صادر مى شد. یقینا آنها دربارۀ کتاب در شك و ترديد بسر مى برند.
  16. بدون شک، پروردگارت اعمال هر يك را بصورت کامل به آنها خواهد داد. او به آنچه عمل مى كنند آگاه است.
  17. پس، همان گونه كه دستور يافته اى ايستادگى كن، و هر كه با تو توبه كرده (نیز باید ایستادگی کند). طغيان نكنيد كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست.
  18. و به كسانى كه ستم كرده اند اعتماد نكنيد كه آتش به شما خواهد رسيد. جز خدا هيچ ياورى نخواهيد داشت. و سرانجام يارى نخواهيد شد.
  19. (ابوالیسر یکی از اصحاب پیامبر از زنی خوشش آمد و او را بوسید، بعد وی از کار خود پشیمان شد و جریان را به پیامبر عرض کرد، پیامبر فرمود: منتظر دستور خداوند باش. سپس پیامبر براى اداى نماز عصر به مسجد رفت پس از فراغت از نماز عصر جبرئیل آمد و این آیه را نازل نمود. پیامبر فرمود: ابوالیسر کجاست؟ ابوالیسر که در نماز جماعت حاضر بود نزدیک رسول خدا آمد، پیامبر به او فرمود: آیا نماز عصر را با ما بجا آورده اى یا نه؟ گفت: بلى یا رسول اللّه، فرمود: برو، همین نماز، کفاره رفتار بدى بود که انجام داده اى.) و نماز را در دو طرف روز و اوايل شب برپادار. بدون شک، نيكى ها بدى ها را از بين مى برد. اين تذكّرى است براى پندپذيران.
  20. و صبور باش، كه خداوند اجر نيكوكاران را ضايع نمى كند.
  21. پس چرا از نسل هاى پيش از شما جز اندكى كه نجاتشان داديم صاحبان خير و فضيلتى نبودند كه از فساد در زمين جلوگيرى كنند؟ و ستمكاران در پى خوشگذرانى و كامرانى خود بودند، و آنان مجرم بودند.
  22. و پروردگار تو چنين نبوده است كه شهرهايى را كه مردم آن اصلاحگرند، از روى ستم هلاك كند.
  23. و اگر پروردگار تو مى خواست، همۀ مردم را امّت واحد قرار مى داد، ولى آنها پيوسته در اختلافند.
  24. مگر كسانى كه پروردگار تو به آنها رحم كرده، و براى همين آنها را آفريده است. و وعدۀ پروردگارت (اینگونه) محقّق شده است كه: «بدون شک، جهنّم را از جنّ و انس يكسره پر خواهم كرد»

فلسفه آوردن داستان پیامبران

  1. و هر داستانى از داستانهای پيامبران را كه برای تو نقل مى كنيم، با آن دلت را استوار مى سازيم. در اين داستانها براى تو حق و براى مؤمنان پند و تذكّرى آمده است.
  2. و به كسانى كه ايمان نمى آورند بگو: “شما به اندازه امكانات خود عمل كنيد، ما نيز (به وظيفۀ و اندازه امکانات خود) عمل مى كنيم،
  3. و منتظر باشيد كه ما هم منتظريم.

و غيب آسمان ها و زمين مخصوص خداوند است. و همۀ امور فقط به او بازگردانده مى شود. پس او را عبادت كن و بر او توكّل نما.  پروردگار تو به آنچه که انجام می دهید، غافل نيست.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها