جاغوری یکی از هیجده ولسوالی غزنی است که از ولسوالی های پرنفوس و فرهنگی ولایت غزنی بلکه کل افغانستان محسوب میشود. این ولسوالی در فاصله صد و بیست کیلومتری غزنی به سمت غرب این شهر باستانی واقع شده است، که از کابل، 250 کیلومتر فاصله دارد.
بر پایه آمارهای غیر رسمیجمعیت آن ۳۵۰۰۰۰ نفر در سال 1385 تخمین زده شده است. باشندگان جاغوری از قوم هزاره هستند و به زبان فارسی(دری) با گویش جاغورگی سخن میگویند. ولسوالی جاغوری از طرف شمال با ولسوالی مالستان، از شرق با ولسوالی ناهور و قره باغ، از جنوب با ولسوالی های مقر و گیلان و از غرب با ولسوالی خاکیران از ولسوالی های ولایت زابل همجوار است.
ولسوالی جاغوری با داشتن بیش از شصت هزار[1] دانش آموز دختر و پسر از پیشتاز ترین ولسوالی های افغانستان در بخش معارف است. معارف جاغوری بجز چند سالی محدود در زمان تجاوز شوروی سابق، حتی در سخت ترین شرایط نیز تعطیل نشد، در دوران جهاد و دوران طالبان نیز دروازه مکاتب جاغوری باز بود. گفتنی است که سالانه حدود ۱۰۰۰تا ۱۲۰۰ شاگرد از جاغوری وارد دانشگاه های کشور میشوند.
جاغوری به معنی جای غوریان از زمان سلسله شاهان غوری و زابلستان از مناطق تاثیرگذار و مهم حجیرستان تاریخی محسوب میشده است.
غالب باشندگان ولسوالی جاغوری زراعت پیشه بوده که با کاشتن گندم، جو، جواری، باقلی، کچالو، زردک، بامیه، بادنجان رومی، عدس، شخل، موشونگ، گال و… مواد غذایی خود را تامین میکنند. البته در گذشته و در نبود تیل(نفت)شرشم هم میکاشتند و از روغن آن برای روشنایی در چراغ استفاده میکردند. بادام، زردآلو، سیب، انگور، چارمغز، ناک (گلابی)، توت، گیلاس از دیگر منابع زراعی و اقتصادی مردم میباشد. اصولا جاغوری سرزمینی است کوهستانی و دارای آب و هوایی دلپذیر و کوههاو دره های آن مستعد رویش درختان متنوعی چون انجیر، خنجک، تاخم، دولنه، بید، ارر که هر ساله در فصل بهار و تابستان هزاران مشتاق طبیعت را به سوی خود میکشاند. اکنون نیز کوه های جاغوری مملو از گیاهان مختلف است که برخی آن گیاهان دارویی است و مردم منطقه از آن دوا میسازند. نگارنده خود در تابستان سال 1392 در حدود بیش از دوصد گیاه را شناسایی و عکاسی نموده است. اخیرا مردم دنبال کندن و فروختن بوته ای بنام “ایرلنگ” است که ریشه اش رنگ ارغوانی خوشی دارد و در بازار بصورت قاچاقی فروخته و به پاکستان برده میشود.
در گذشته های نه چندان دور آنگونه که کهنسالان به خاطر دارند، کوههاپوشیده از درخت و درختچه های گوناگون بوده است. اما بر اثر استفاده بی رویه اهالی به منظور تامین سوخت زمستانی و کاهش بارندگی ناشی از تغییرات جوی دهه های اخیر، امروزه از پوشش گیاهی تعداد اندکی برجای مانده است.
حدود70 درصد باشندگان جاغوری سواد خواندن و نوشتن دارند. البته در میان افراد زیر چهل سال به ندرت بیسواد دیده میشود، بنا براین میتوان ادعا کرد که 95 درصد از افراد زیر چهل سال در میان طبقه ذکور و 90 درصد زیر بیست و پنج سال در میان اناث باسواد است. این ولسوالی بیشترین آمار قبولی در کانکور ورودی دانشگاههارا نیز به خود اختصاص داده اند.
قابل یادآوری اینکه در این اواخر متاسفانه فرار از تحصیل و از دانشگاه و حتی از لیسه هادر میان این مردم رو به فزونی نهاده است که نگران کننده است.
مردمان جاغوری از آداب، سنن و فرهنگ غنی برخوردارند و در صورت قرار گرفتن در محیط هایی با فرهنگ متفاوت کمتر متاثر گشته و اکثراً لهجه، آداب و رسوم خود را حفظ میکنند. مردم جاغوری بعد از وقوع جنگ داخلی در کشور و بخصوص بعد از قدرت گیری طالبان که رویکرد فرقه گرایانه داشته اند به سوی کشورهای اروپایی و غالبا استرالیا مهاجرت کرده اند. جاغوریهاهمراه با سایر هزاره هاو شیعیان در کشورهای خارج نیز با تشکیل نهاد هاو انجمن ها، هویت ملی و هزارگی خود را حفظ کرده اند.
جاغوری با وجود بیش از صد مکتب،[2] یک دارالمعلمین دولتی، یک دانشگاه خصوصی، دو ایستگاه رادیویی خصوصی[3]، هزار عالم و روحانی، هزار معلم، ده هاباب کتاب خانه[4]، چند ماهنامه و گاهنامه، صدهامسجد و حسینیه[5]، صدهامکتبخانه، [6] مراکز علمیو فرهنگی، ده هامرکز دارالقرآن، چندین شفاخانه[7] و ده هاکلینیک، آشیانه ثمر برای سرپرستی صدهایتیم، توانسته خود را در سطح کشور پرآوازه نماید. مراکز ورزشی، سنگ بری، آجر پزی و ده هاکارخانه کوچک دیگر و میدان هوایی آوازه جاغوری را بالاتر برده و چه بسا موجب حسادت رقیبانش قرار گرفته است. هزاران محصل دانشگاهی و صدهااستاد دانشگاه نیروی انسانی بی نظیری است که جاغوری آن هارا در دامن خود پروارنده است. دسترسی مردم به مخابرات، انترنت و ماهواره باعث شده است تا این منطقه همیشه خود را در جمع مردم جهان احساس کرده و از آخرین تحولات، مانند سایر مناطق جهان باخبر گردند.
شخصیت های علمیو سیاسی چون آیت الله العظمیشیخ محمد اسحاق فیاض، آیت الله محمد علی مدرس افغانی، آیت الله وحیدی، سردار شیرعلی خان، جنرال موسی خان، شهید شریفی، سناتور نادرعلی خان، رئیس عبدالله خان، شریف خان پیلوت و صدهامولف، محقق، مترجم، شاعر و هنرمند نیز سهم بزرگی در پرآوازه کردن این خطه داشته است.
نمایشگاه دائمیاز صنایع دستی و مردم شناسی جاغوری که به همت دکتر حفیظ الله شریعتی دایر گردیده است، ابتکار دیگری است که گردشگران را در تالار مردم شناسی واقع در ساختمان ولسوالی جاغوری مجذوب خود میسازد.
اکنون در جاغوری چندین شرکت مخابراتی فعالیت دارند که مهمترین آن عبارت است از روشن، اتصالات، اریبا و سلام. این شرکت هاتقریبا در حدود نود و پنج درصد مناطق جاغوری را تحت پوشش قرار داده است.
همه مناطق جاغوری به برق شبانه از طریق نور خورشیدی، آبی و جناتور دسترسی دارند.
بازی های والیبال و فوتبال در جاغوری به شدت رواج دارد و تورنمنت های بهاری هر ساله در منطقه با شور و شعف زیاد همراه با جوایز ارزنده دایر میگردد. بازی های جدید، جای بازی های قدیم را گرفته است، هرچند در بهار امسال بازی سنگیرگ و تیر کمان در سطح وسیع در جاغوری برگزار گردید که از بازی های بسیار قدیمی و ریشه دار در منطقه است.
علماء در کنار سایر خدمت گزاران جامعه نقش برجسته در جاغوری ایفا نموده اند. علما با تاسیس مکاتب گوناگون و مدارس دینی خدمات فرهنگی قابل قبولی را در منطقه انجام داده اند. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ خادم علی زاهدی نخستین مکتب از مکاتب جاغوری را در دوران جهاد در سنگشانده مسکه راه اندازی کرد.
مجتمع دینی فرهنگی که در جاغوری به همت آیت الله افتخاری تاسیس شده است کار بسیار ارزشمندی است که در نوع خود در تمام هزاره جات بی بدیل است. مدرسه آیت الله وحیدی که به عنوان ام المدارس جاغوری شمرده میشود قدمت زیادی دارد که صدها محقق و دانشمند را تربیت کرده است. مدرسه دینی مدینت العلم در غجور که به همت استاد سعیدی انجام شده است و دارای کتابخانه بسیار مجهز میباشد نیز کار بزرگ است که قابل قدر است. شعبه ای دانشگاه خاتم النبیین در جاغوری نیز توسط علمای دانشگاهی اداره میشوند.
جاغوری با این همه ظرفیت که امروز دارد، در زمان گذشته نداشته است. در دهه بیست و سی، نه از معارف به صورت امروزی خبری بوده است و نه از مدارس دینی و کتابخانه و نه از این همه عالم و دانشمند. تنهامدرسه ی دینی در آن دوران مدرسه مرحوم وحیدی در اوتقول و مدرسه مرحوم مدرس در خربید بوده است. هیچ کتابخانه ی در آن زمان در جاغوری وجود نداشته است. کتاب بسیار کم در میان مردم دیده میشد، مردم بسیاری از کتاب هارا استنساخ میکردند. کتابهای که استنساخ میشد اغلب به کتابهای درسی چون حمله حیدری، شاهنامه، نوحه و روضه محدود میشد. توضیح المسائل فقط نزد ملا امامان منطقه وجود داشت.
در آن زمان در هر منطقه حمله حیدری و شاهنامه فردوسی موجود بود، که مردم در فصل بی کاری و معمولا در زمستان در مسجد و یا در منزل ارباب و کلان منطقه جمع میشدند و حمله خوانی و شاهنامه خوانی دایر میکردند. یکی با صدای خوش، شعرهای حمله یا شاهنامه را میخواند و گاه خود خواننده و گاه شخص دیگری به توضیح شعرهامیپرداخت. این امر باعث شده بود که مردم با وقایع مهم تاریخ صدر اسلام از طریق کتاب حمله حیدری و زندگی اجتماعی از طریق شاهنامه فردوسی آشنا گردند.
رادیو به ندرت در میان مردم پیدا میشد و گاه در یک قریه فقط یک رادیو وجود داشته است. اهالی قریه در ساعات معین در خانه ی صاحب رادیو جمع میشدند و به رادیو گوش میدادند. در مجالس عروسی و شادی نیز صاحب رادیو همراه با رادیویش دعوت میشد و مردم به ترانه های که از رادیو پخش میشد گوش میدادند.
موتر و سایر وسائل نقلیه هنوز در جاغوری نیامده بود. مردم تمام مسافرت هایش را یا با پای پیاده و یا با اسب و الاغ میکردند.
قبل از حکومت کمونیست ها، در تمام جاغوری یک دستگاه تلفن “اندلی” فقط در مرکز ولسوالی، وجود داشت که کیفیت انتقال صدا در آن خیلی پائین بود. اما بعد از آن همان تلفن نیز خراب شد، و نگارنده به یاد دارد که در دهه شصت در تمام افغانستان تلفن وجود نداشته است چه رسد به جاغوری.[8] مردم برای اینکه به یکی از کشورهای خارج با خویشاوندان خود در تماس گردند، در پاکستان مسافرت میکردند. در زمان حکومت طالبان تا سال 1375 هیچ تلویزیونی در افغانستان فعال نبود و تنهارسانه ای شنیداری و دیداری به «رادیو شریعت طالبان» محدود میشد.
در دهه شصت کمتر مسجدی در جاغوری پیدا میشد که بلند گو داشته باشد در تمام منطقه بابه فقط منبر عمومی بابه دارای بلندگو بود.
نگارنده برای اولین بار تلویزیون را در سال 69 در پاکستان و کامپیوتر را در سال 1372 در ایران دیده است. در کنار نکات مثبت، که در جاغوری وجود دارد، آسیب های نیز متوجه جاغوری است، که نیاز است آسیب هاو نکات ضعف این منطقه به صورت جدی مورد توجه و کاوش قرار گیرد. هنوز قوم گرایی، سمت گرایی، حزب گرایی و رقابت های منفی در جاغوری مطرح است که در فعالیت های سیاسی و اجتماعی در سطح کلان و در انتخابات هاخود را نشان میدهد.
[1]. به نقل از آقای نائبی مدیر معارف جاغوری تابستان سال 1394.
[2]. در بهار سال 1393 تهداب صدمین مکتب در جاغوری گذاشته شد. در حدود پنجاه مکتب جاغوری لیسه است و بقیه ابتدایی و متوسطه می باشد.
[3] . به نام های رادیو جاغوری و رادیو پیام جاغوری
[4] . بزرگترین کتابخانه جاغوری، کتابخانه آیت الله افتخاری در سنگماشه است که بیش از چهل هزار کتاب دارد.
[5]. گفته شده است در جاغوری در حدود پانصد مسجد و حسینیه وجود دارد.(کارنامه ده ساله مجمع،4)
[6]. در حدود چهار صد مکتبخانه سنتی در جاغوری وجود دارد که در گذشته خیلی فعال بوده است و اکنون بیشتر شان صرفا در فصل زمستان فعال می باشد.
[7]. شفاخانه شهدا در مرکز، شفاخانه خیریه آیت الله فیاض در مرکز، شفاخانه امام علی در تبقوس و…
[8]. تنهاتلفنی که ولسوالی هارا با ولایت و مرکز وصل می کرد در زمان جهاد، سیم هاو پایه هایش به غارت برده شد. نگارنده خود سیم های انبوه آن را در پیش دفتر یکی از احزاب مشاهده کرده است که گفته می شد یکی از افراد آن حزب سیم را به موتر جیپش محکم کرده و آن را می کشید و بعد از جمع آوری در جلو دفتر انبار می کرد. در زمان شورای اتفاق این تلفن هاکار می کرده است.