ترجمه سوره آل عمران(خاندان عمران)/طیبه مترجم محمد جواد برهانی
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
- الف، لام، میم.
- خداوند یگانه است و به جز او معبودی نیست. خداوند زنده و پاینده است.
- ای پیامبر! خداوند این کتاب را به حق بر تو نازل کرد. این کتاب تصدیق کننده کتاب های است که در اختیار شماست. خداوند تورات و انجیل را قبلا برای هدایت مردم نازل کرد.
- خداوند فرقان (قرآن) را نازل کرد. هر کسی که به آیات قرآن کفر بورزد( و آن را قبول نکند)، برای آنان عذاب سخت است. خداوند مقتدر و انتقام گیرنده است.
- بدون شک هیچ چیز در زمین و آسمان بر خداوند پوشیده نیست.
- خداوند شما را در رحم ها، هرگونه که بخواهد به تصویر میکشد. خداوندی به جز او نیست که مقتدر و حکیم است.(تصویر گری روی یک قطره آب در رحم از اعجاز خلقت است)
- خداوند این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشی از این کتاب محکم و روشن است که آنها اساس قرآن را تشکیل میدهد و بخشی دیگر آن متشابه و غیر روشن است. کسانی که در قلب شان بیماری و انحراف وجود دارد، برای فتنه جویی و تاویل نادرست آیات متشابه را دنبال میکنند. در حالیکه تاویل آن را جز خداوند کسی دیگری نمیداند. دانشمندان چیره دست(راسخون فی العلم) می گویند: ما به آن ایمان داریم، همه آیات (اعم از محکم و متشابه) از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسی دیگر آن را متوجه نمی شوند.
- پروردگارا! دل های ما را پس از هدایت منحرف مفرما و ما را از نزد خوت رحمتی ببخش که تو بسیار بخشنده هستی.
- پروردگارا! بدون شک تو در روزی که شکی در آن نیست همه مردم را جمع میکنی. بی تردید خداوند خلف وعده نمیکند.
- کسانی که کافر شدند، اموال و فرزندان شان، به هیچ وجه آنها را از عذاب خداوند باز نمیدارد و آنها خود هیزم جهنم اند.
- (کافران و مشرکان زمان پیامبر) مانند شیوه آل فرعون و کفار پیشین، آیات ما را تکذیب کردند، آنگاه خداند آنها را به گناهانشان گرفت و خداوند سخت عقوبت است.
- ای پیامبر! به کافران بگو: به زودی مغلوب می شوید و به جهنم محشور می گردید و جهنم جایگاه بد است.(پس از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر، برخی از یهودیان گفتند: پیامبری که وصف او در کتاب تورات آمده است که مغلوب نمی گردد، همین پیامبر است، اما عده دیگر اعتراض کردندکه نه، باید صبر کرد، و زمانیکه مسلمانان در جنگ احد شکست خورد، آنها با مشرکان هم پیمان شدند و پیمان عدم تعرض خود را با مسلمانان نقض کردند و به مخالفت خود افزودند، آنگاه این آیه نازل شد که منتظر شکست باشند).
- بدون شک، در داستان دو گروهی که باهم رو به رو شدند (در جنگ بدر) برای شما درس عبرتی بود. گروهی در راه خدا می جنگیدند و دیگری کافر بود که مومنان را دو برابر میدید. خداوند هر کسی را بخواهد با کمک خود یاری میدهد. بدون شک در این امر اهل بصیرت را عبرتی است. ( در جنگ بدر تعداد مسلمانان 313 نفر با امکانات نظامی بسیار کم بود و کفار بیش از هزار نفر با امکانات زیاد بود که سرانجام کفار با تلفات سنگین شکست خورد.)
- برای مردم خواستنی های چون زنان، فرزندان، ثروت های فراوان از طلا و نقره و اسب های تعلیم یافته و حیوانات و کشتزارها زینت داده شده است. اما در واقع این امکانات، امکانات برای زندگی در دنیا است و سرانجام نیکو در نزد خداوند است.
- ای پیامبر! به مومنان بگو آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟ برای افراد با تقوا در نزد پروردگار شان باغ هایی است که از زیر درختانش نهرها جاری است و در آن جاودانه میمانند و همسران پاکیزه و رضا و خرسندی خدا را دارند و خداوند بر احوال بندگان آگاه است.
- کسانی که می گویند: پروردگارا ایمان آوردیم پس گناهان ما را بیامرز و مارا از عذاب آتش در امان نگهدار.
- آنها صابران، راستگویان، فرمانبران و انفاق کنندگان استغفار کنندگان در سحرگانند.
- خداوند، که استوار کننده عدالت است، فرشتگان و دانشمندان شهادت میدهند که غیر او معبودی نیست، و آن خداوند عزیز و حکیم است.
- در حقیقت دین در نزد خداوند فقط اسلام است و اهل کتاب در آن اختلاف نکردند مگر پس از اینکه به حقیقت آن پی بردند و آن هم به خاطر حسادت و رقابت میان خودشان. کسی که به آیات خداوند کافر گردد، بدانند که خداوند سریع الحساب است.
- ای پیامبر! اگر هل کتاب با تو بحث و مشاجره کردند، بگو: من و پیروانم به خداوند تسلیم شده ایم. ای پیامبر! به اهل کتاب و بی سوادان مشرک بگو: آیا شما نیز تسلیم شده اید؟ پس اگر تسلیم شدند، بدون شک هدایت یافته اند و اگر روی گرداندند و تسلیم نشدند، تو تنها وظیفه ات پیام رسانی است و خداوند به بندگان خود آگاه است.
- کسانی که آیات خداوند را انکار میکنند و به ناحق پیامبران را میکشند و همچنین کسانی را که به عدالت فرمان میدهند به قتل می رسانند، به عذابی دردناک بشارت بدهید.
- آنها کسانی هستند که در دنیا و آخرت اعمالشان نابود شده و برای آنها هیچ یاوری نخواهد بود.
- ( تعداد از عالمان کم سواد یهود مانع اجرا حد بر زن و مردی که مرتکب زنای محصنه شده بودند، گردیدند، آنگاه این آیه درباره آنها نازل شد که) آیا کسانی را که بهره ای از کتاب داشتند، ندیدی که وقتی به کتاب خداوند دعوت می شوند تا میان آنها حکم کنند، گروهی از آنها روی خود را می گردانند و با آن مخالفت میکنند.
- دلیل روگردانی یهود از حکم خداوند این بود که آنها گفتند: آتش جهنم به جز چند روزی به ما نخواهد رسید و ما را نخواهد سوزاند. دروغ های که آنها می ساختند، آنها را در دینشان فریب داد.(دروغ و افتراء آنها عبارت بودند از: فرزند خدا بودن، ارتباط خاص با خدا داشتن، بهشت مخصوص یهود است، اما همه این امور نادرست است که در آیه بعد به آن پرداخته شده است)
- پس چگونه خواهد بود وقتی که آنها را در روزی که در آن تردیدی نیست جمع میکنیم و هر کس نتیجه ی دستاوردش را بصورت کامل دریافت میکند و بر آنها ظلم نمی شود.
- (وقتی مسلمانان مکه را فتح کرد و احتمالا هم در جنگ خندق پیامبر به مسلمانان مژده فتح ایران و روم را داد که منافقان به طعنه می گفتند پیامبر به فتح مکه قانع نیست و آنگاه این آیه نازل شد) بگو ای پیامبر! با الها! تو مالک فرمانروایی و پادشاهی هستی. به هر کسی بخواهی پادشاهی میدهی و از هر کسی بخواهی پادشاهی را می گیری، به هر کسی بخواهی عزت می بخشی و هر کسی را بخواهی خوار میکنی. همه خیرها به دست توست و تو بر هر کاری توانا هستی.
- شب را در روز و روز را در شب داخل میکنی، زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج می سازی(پدیدآوردن حیات از موجودات بی جان و یا مومن را از کافر و کافر را از صلب مومن به وجود آوردن مقصود است) و هر کسی را بخواهی بی حساب روزی میدهی.
- مومنان نباید کافران را به جای مومنان دوست خود بگیرند و هرکسی چنین کند او با خدا هیچ رابطه ای ندارد مگر اینکه از آنان به نوعی تقیه کنید و خدا شما را از خود بر حذر میدارد، و بازگشت همه به سوی خداوند است.
- روزی که هر کس هر آنچه را که از خوب و بد کرده است حاضر می یابد و آرزو میکند کاش بین او و کار بدش فاصله ای دور بود و خدا شما را از کیفر خود بر حذر میدارد، و خداوند به بندگانش مهربان است.
- (تعداد از مسیحیان نجران به پیامبر گفتند: ما حضرت مسیح را به خاطر خدا دوست داریم) بگو ای پیامبر! اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خدا آمرزنده ی مهربان است.
- به مسیحیان بگو ای پیامبر! خدا و رسول را اطاعت کنید، پس اگر روی گردان شدند و خدا و رسول را اطاعت نکردند، بدانند که خدا کافران را دوست ندارد.
- بدون شک خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برگزید(انتخاب کرد).
- فرزندانی که برخی از نسل برخی دیگرند و خداوند شنوای داناست.
داستان حضرت مریم، زکریا و عیسی
- وقتی همسر عمران گفت: پروردگارا! آنچه (جنینی) که در شکم دارم آزاد برای تو نذر کردم، پس تو این نذر را از من بپذیر که تو شنوایی دانا هستی.
- اما وقتی همسر عمران، فرزندش را به دنیا آورد، گفت: پروردگارا من دختر به دنیا آوردم و خداوند بهتر میداند که او چه به دنیا آورده است و پسر مانند دختر نیست و من نام او را مریم (به معنای خادم و عابد) می گذارم و او و فرزندانش را از شر شیطان رانده شده به تو می سپارم.
- پس خداوند مریم را به نیکی پذیرفت و به نیکی او را بزرگ کرد و زکریا را سرپرست او قرار داد و هر گاه زکریا در محراب بر مریم وارد می شد، در کنار او رزق و روزی خاصی میدید، (روزی زکریا از مریم پرسید): این روزی از کجا برای تو می رسد؟ مریم در پاسخ گفت: این روزی از جانب خداوند است و خداوند هر که را بخواهد بی حساب به وی روزی میدهد.
- (زکریا صاحب فرزند نمی شد و وقتی لطف الهی را که به مریم داده شده بود، دید، قلبش از امید پر شد و) اینجا بود که زکریا دست به دعا بر داشت و به پروردگارش عرضه داشت: پروردگارا! از جانب خود برایم فرزندی پاک عنایت کن که تو دعا را می شنویی (و به آن ترتیب اثر میدهی).
- وقتی زکریا در محراب به نماز ایستاده بود، فرشتگان او را صدا کردند، که خداوند تو را به فرزندی به نام یحیی بشارت میدهد که تصدیق کننده و موید کلمه ی خداوند (عیسی) است و او بزرگوار و پاک[1] و پیامبری از صالحان است.
- زکریا گفت: پروردگارا! چگونه من دارای فرزند می شود در حالی که پیرم و همسرم نازا است؟ (از جانب پروردگار پاسخ داده شد) اینگونه است که خداوند هر چه بخواهد میکند ( و می تواند انجام دهد).
- زکریا عرضه داشت: خدایا! برایم نشانه و علامتی قرار ده( تا اطمینانم بیشتر گردد) خداوند گفت: نشانه و علامت تو این است که به مدت سه روز نمی توانی به جز با اشاره با مردم سخن بگویی، پروردگارت را بسیار یاد کن و شب و صبح خداوند را تسبیح گوی.
- وقتی فرشتگان گفتند: این مریم! خدوند تو را انتخاب و پاکیزه گردانید و تو را بر زنان جهان برتری داد.
- ای مریم! فرمانبردار پروردگار خود باش، سجده کن و همراه رکوع کنندگان رکوع کن.
- (ای پیامبر!) این از جمله اخبار غیب است که به تو وحی میکنیم و زمانی که آنها قلم های قرعه خود را می انداختند تا چه کسی از آنها از مریم سرپرستی کند و زمانی که آنها با همدیگر مشاجره میکردند تو در نزد آنها نبودی.
- وقتی فرشتگان گفتند: ای مریم خداوند تو را به کلمه ای[2] (فرزندی) از جانب خود که نامش مسیح[3] عیسی بن مریم است بشارت میدهد که وی در دنیا و آخرت صاحب آبرو و از مقربان است.
- عیسی در گهواره (از روی اعجاز) سخن می گوید ( و مادر خود را از اتهام نجات میدهد) و در میانسالی (از طریق وحی و نبوت) با مردم سخن می گوید و از صالحان است.
- ( وقتی به مریم بشارت داده شد که شما دارای فرزند می شوی، از روی تعجب) مریم گفت: پروردگارا! چگونه من دارای فرزند می شوم، در حالیکه هیچ بشری به من دست نزده است. فرمود: این گونه است که خداوند آنچه را بخواهد خلق میکند و هر گاه کاری را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش، پس موجود می شود.
- خداوند به عیسی کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموخت.
- و او را به عنوان پیامبر به سوی قوم بنی اسرائیل فرستاد. (عیسی با بنی اسرائیل گفت:) من با معجزه از سوی پروردگار تان، به سوی شما آمده ام. من از گِل برای شما مجسمه پرنده می سازم و در آن میدمم، آنگاه به اذن خداوند آن مجسمه پرنده می شود. من با اذن پروردگار، کور مادرزاد و پیس را شفا میدهم و مردگان را زنده میکنم. من از آنچه شما میخورید و در خانه های تان ذخیره میکنید خبر میدهم. بدون شک در این امر برای شما معجزه و نشانه است اگر اهل ایمان باشید.
- من تورات را که پیش از من برای شما نازل شده بود، تصدیق میکنم. من آمده ام تا برای شما برخی از چیزهای را که حرام شده بود، حلال کنم. من از جانب پروردگار شما برای تان معجزه آورده ام، پس از خداوند بترسید و از من اطاعت و پیروی کنید.
- بدون شک، خداوند پروردگار من و شما است، پس او را عبادت کنید که راه درست همین است.
- وقتی حضرت عیسی کفر آنها را حس کرد، گفت: چه کسانی یاوران من به سوی خداوند است؟ حواریون(شاگردان و یاران خاص) گفتند: ما یاوران خداوندیم، ما به خداوند ایمان آورده ایم و شما شاهد باشید که ما مسلمان و فرمانبرداریم.
- (حواریون گفتند:) پروردگارا! ما به آنچه که نازل کردی، ایمان آوردیم و از پیامبرت پیروی کردیم، پس ما را از شاهدان قرار بده و در ردیف آنها بنویس. (مقام شاهدان بالاتر از مقام حواریون و همرتبه پیامبران است.)
- ( عالمان یهود) مکر(توطئه و طراحی نقشه بد علیه حضرت عیسی) کردند و خداوند هم مقابله به مثل کرده و مکر(مکر پسندیده و چاره سازی) کردند، خداوند بهترین مکر کننده است.
- (یهودیان نقشه قتل حضرت عیسی را ریخته بودند و خداوند وعده نجات حضرت عیسی و پیروان شان را بیان میکند) زمانی که خداوند فرمود: ای عیسی! من تو را گرفته به سوی خود بالا می برم و تو را از (آلودگی) کافران پاک می سازم، و پیروان تو را تا روز قیامت بالاتر از کافران قرار میدهم، آنگاه بازگشت شما به سوی من خواهد بود و من درباره آنچه که باهم اختلاف داشتید، در میان شما داوری خواهم کرد.
- (نتیجه داوری که در آیه قبل بدان اشاره شد) اما کسانی که کافر شدند، آنها را به عذاب شدیدی در دنیا و آخرت گرفتار میکنم و هیچ یاوری برای آنها نخواهد بود.
- اما کسانی که ایمان آورده و عمل نیک و شایسته انجام دادند، پاداش شان بصورت کامل داده می شود و خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد.
- ( ای پیامبر) اینهای را که برای شما بیان کردیم از آیه ها و پندهای حکمت آمیز است.
- داستان عیسی در نزد خداوند مانند داستان آدم است، که خداوند آدم را از خاک آفرید و آنگاه به او گفت: باش، پس آدم خلق شد.(پس چون عیسی پدر نداشته، بی جهت وی را اله ندانید که اگر چنین باشد، حضرت آدم سزاوارتر است تا اله گفته شود.)
- ای پیامبر! حق از جانب پروردگار تو است، پس از تردیدکنندگان نباش.
آیه مباهله
- پس بعد از این اگر هر کسی درباره (الوهیت حضرت عیسی) با تو بخواهد بحث کند، با وجود معلومات که درباره عیسی برای تو آمد، ( آنها را به مباهله فرا بخوان) و بگو: بیایید پسران مان و پسران تان، زنان مان و زنان تان و نزدیکان مان و نزدیکان تان را فرا بخوانید و بیاورید، آنگاه تضرع و دعا کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم.
- داستان واقعی (مسیح) همین است و معبودی جز خداوند نیست، که یقینا خداوند عزیز و حکیم است.
- اگر (مسیحیان نجران) روی گردان شدند (و به مباهله حاضر نشدند)، پس بدون شک خداوند به حال مفسدان آگاه است.
اتحاد با اهل کتاب
- بگو: ای اهل کتاب! بیایید سخنی که میان ما و شما مشترک است بگیریم که به جز خداوند را عبادت نکنیم و کسی دیگر را با او شریک نسازیم و از ما دیگری را به غیر خداوند، صاحب اختیار خود نگیرد، پس اگر اهل کتاب اعراض کردند و این سخن را نبپذیرفتند، بگویید، شاهد باشید که ما مسلمان و فرمانبردار خداوندیم.
- ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم مشاجره و مجادله میکنید(یهودی ها، وی را یهودی و نصرانی ها وی را نصرانی میدانند)، در حالیکه تورات و انجیل بعد از ابراهیم نازل شده است. آیا تعقل نمیکنید؟ (چگونه معقول است که بگویید او یهودی و یا نصرانی بوده است، در حالیکه از لحاظ تاریخی یهود و مسیحیت بعد از حضرت ابراهیم به وجود آمده است).
- آگاه باشید! شما همان کسانی هستید که درباره آنچه که به آن علم داشتید (با پیامبر) بحث و مجادله کردید، ( و به اشتباه تان پی بردید) پس چرا درباره موضوعی که درمورد آن هیچ آگاهی ندارید، مجادله میکنید؟ خداوند میداند و شما نمیدانید.
- ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه موحدی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود.( حضرت ابراهیم صدها سال قبل از به وجود آمدن یهود و نصارا می زیسته است).
- (مهم پیروی از مکتب و اهداف است)، در حقیقت نزدیکترین شخص به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کرده اند، این پیامبر(پیامبر اسلام)، و کسانی که ایمان آوردند. خداوند سرپرست مومنان است.
- گروهی از اهل کتاب (جمعی از یهودیان)، دوست دارند که شما (مسلمانان) را گمراه کنند، اما در حقیقت آنها جز خودشان کسی دیگر را گمراه نمیکنند، در حالیکه نمیدانند.( جمعی از یهودیان تلاش داشتند تا افراد مهم از مسلمانان مانند معاذ و عمار را از اسلام بر گردانند، آنگاه این آیه نازل شد.)
- ای اهل کتاب! چرا آیات الهی را انکار میکنید با اینکه شما به حقیقت آن گواهی میدهید.
- ای اهل کتاب! چرا شما حق را با باطل مخلوط میکنید و با اینکه حقیقت (نبوت پیامبر) را میدانید چرا آن را پنهان میکنید.
- گروهی از اهل کتاب(دانشمندان یهود) گفتند: در اول روز به آنچه که بر مومنان نازل شده است، ایمان بیاورید، اما در پایان روز، انکار کنید، تا شاید آنها از (اسلام و دین پیامبر) بازگردند.( این یک توطئه از سوی دانشمندان یهود بود که مردم را نسبت به اسلام و پیامبر متزلزل سازد)
- ( ادامه آیه قبل، دانشمندان یهود به هم کیشان خود گفتند:) جز به کسی که از دین شما(دین یهود) پیروی کند، اعتماد نکنید. (یهودیان تلاش کردند که صبح مومن شدن و شام کافر شدن خود را به عنوان یک راز پنهان نگهدارند و به غیر یهودیان نگویند). بگو ای پیامبر! هدایت واقعی هدایت خداوند است و به هیچ کسی مثل آنچه که به شما داده شده است، داده نشده است. آنها (یهودیان) نمی توانند در پیشگاه پروردگار تان با شما مجادله و گفتگو کنند. بگو ای پیامبر! فضل و بخشش در دست خداوند است و آن را به هر کسی که بخواهد، میدهد و خداوند گشایشگر دانا است.
- (یهودیان بر این باور بودند که پیامبر باید از نژاد یهود باشد اما اینگونه نیست و) خداوند هر کسی را بخواهد رحمت (نبوت) خود را به او اختصاص میدهد و خداوند صاحب کرم و فضل بزرگ است. ( و میداند رسالتش را کجا قرار دهد و به چه کسی اختصاص دهد).
- از اهل کتاب کسی هست( مثل عبدالله بن سلام یهودی که پول زیادی را امانت گرفته بود و بر گرداند) که اگر او را بر مال فراوانی امین قرار دهید، آن را به شما پس میدهد و از آنان کسی است ( مثل فنحاص یهودی)، که اگر او را بر دیناری امین قرار دهید، آن را به شما پس نمیدهد، مگر اینکه پیوسته بالای سرش ایستاده شوید (و با اصرار مطالبه کنید)، دلیل این امر این است که آنها (یهودیان) گفتند: ما در مورد کسانی که کتاب آسمانی ندارند مسول نیستیم و بر خداوند دروغ می بندند و خودشان هم میدانند.
- بلی، هر کسی که به پیمان خود وفا کند و تقوا داشته باشد، بدون شک خداوند متقیان را دوست دارد.
خرابکاری عالمان دین
- (برخی از علمای یهود آیات تورات را تحریف و آن را به خداوند نسبت میداد، آنگاه در نکوهش آنها این آیه نازل شد) بدون شک کسانی که پیمان خداوند و سوگندهای خود را به قیمت ناچیز می فروشند، در آخرت بهره ای ندارد و خداوند در روز قیامت با آنها سخن نمی گوید، به سوی شان نگاه نمیکند و آنها را پاکیزه نمی گرداند و برای آنها عذابی دردناکی است.
- (برخی از عالمان یهود مطالبی را درباره بعثت پیامبر و تغییر اوصاف او، با دست خود نوشتند و آن را به تورات نسبت دادند، آنگاه این آیه نازل شد) بدون شک گروهی از آنها (عالمان یهود) هستند، که به خواندن کتاب زبان خود را چنان می چرخانند، که گمان کنید از کتاب خدا است، در حالی که آن، از کتاب نیست و ادعا میکنند که آن از جانب خداوند است در حالی که از جانب خداوند نیست و آنها بر خداوند دروغ میبندند و خودشان هم میدانند.
- (کسی نزد پیامبر آمد و از او اجازه خواست تا برایش سجده کند و پیامبر را بپرستد و برایش مقام الوهیت قایل گردد، پیامبر آن را رد کرد و آنگاه این آیه نازل شد) بشری را که خداوند به او کتاب، حکم و پیامبری بدهد، حق ندارد که بگوید به جای خداوند، بندگان من باشید، اما شما مردان ربانی و خدایی باشید، و به تعلیم و فراگیری کتاب بپردازید.
- (پیامبر همچنین) شما را دستور نمیدهد که فرشتگان و پیامبران را به خدایی بگیرید آیا او شما را پس از آنکه مسلمان شده اید به کفر میخواند؟
پیمان الهی
- وقتی خداوند از پیامبران(و امت های آنها) پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمت دادم، پس هرگاه پیامبری به سوی تان آمد که تصدیق کننده ای کتاب شماست که آن را همراه دارید، باید به او ایمان بیاورید و یاری اش کنید. آنگاه خداوند گفت: آیا اقرار و اعتراف کردید و پیمانم را بر این امر پذیرفتید؟ آنها در پاسخ گفتند: بلی اقرار کردیم و پذیرفتیم. خداوند گفت: پس شاهد باشید و من نیز همراه شما از شاهدانم.( همه پیامبران یکی پس از دیگری از امت خود پیمان گرفتند که بعد از او از پیامبر بعدی پیروی کنند.)
- بنابراین هر کسی بعد از آن (پیمان) پشت کند، پس آنان همان فاسقانند.
- آیا آنها دینی غیر از دین الهی می جویند؟ حال آنکه هر کسی که در آسمان ها و زمین است از روی اجبار و یا با رغبت به سوی او بازگردانده می شود.
- ای پیامبر! بگو: (ما مطابق پیمانی که از پیامبران گرفته شده است) به خداوند و آنچه بر ما و آنچه که بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، و نوادگان او نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده ایمان آورده ایم. میان هیچ یک از آنها(پیامبران) فرق نمی گذاریم و ما مسلمان و فرمانبردار اوییم.
- هر کسی غیر از اسلام دینی دیگری را پیروی و طلب کند، هرگز از او قبول و پذیرفته نمی شود و او در آخرت از زیانکاران است.
- (حارث بن سوید از انصار مرتکب قتلی شد و از ترس مجازات از اسلام برگشت و به مکه فرار کرد. وی از این کار خود پشیمان شد و شخصی را به مدینه خدمت پیامبر فرستاد تا درباره بازگشت او به اسلام سوال کند، آیه نازل شد و حارث خدمت پیامبر آمد و دوباره اسلام آورد ولی یازده نفر از یاران او که از اسلام برگشته بودند، به حال کفر باقی ماندند.) چگونه خداوند قومی را هدایت کند که بعد از ایمان، شهادت به حقانیت پیامبر و آمدن نشانه های روشن برای آنها کافر شدند؟ خداوند قوم ستمکار را هدایت نمیکند.(مرتد ملی به کسی گفته می شود که اول کافر بوده بعد مسلمان شده و آنگاه مرتد گردد، توبه این نوع مرتد پذیرفته می شود، اما مرتد فطری کسی است که والدین شان مسلمان بوده و وی نیز اول مسلمان بوده و بعد کافر شده باشد، توبه چنین شخصی پذیرفته نمی شود و اگر پذیرفته هم بشود، سزای وی مرگ است.)
- جزای آنها این است که لعنت خداوند، فرشتگان و مردم همگی بر آنها است.
- همیشه در آن بمانند و نه عذاب از آنها کم و کاسته شود و نه به آنها مهلت داده شود.
- مگر آنهایی که پس از آن توبه کردند و به اصلاح پرداختند بدون شک خداوند آمرزنده مهربان است.
- بدون شک کسانی که بعد از ایمانشان، کافر شدند، آنگاه بر کفر خود افزودند، هرگز توبه آنها قبول نمی شود و آنها واقعا گمراهند.
- کسانی که کافر شدند، و در حالی که کافر بودند، مردند، حتی اگر زمین را پر از طلا کنند و فدیه دهند، از هیچ کدام شان قبول نمی شود، برای آنها عذابی دردناکی است و هیچ یاوری برای آنها نیست.
جزء چهارم
- هرگز به نیکی نمی رسید مگر اینکه از چیزی که دوست دارید انفاق کنید. و هر چه انفاق کنید، بدون شک خداوند از آن آگاه است.
بهانه گیری های یهودیان
- (یهودیان به پیامبر ایراد می گرفتند که وی چرا گوشت و شیر شتر را که در آیین ابراهیم حرام بوده است حلال میداند و در عین حال خود را پیرو آیین ابراهیم میداند آنگاه این آیه نازل شد که) همه خوراکها برای بنی اسرائیل(فرزندان یعقوب) حلال بود، مگر آنچه یعقوب پیش از نزول تورات بر خود حرام کرده بود، بگو: اگر شما راست می گویید، تورات را بیاورید و آن را بخوانید.(اسرائیل یعنی بنده خداوند که نام حضرت یعقوب است)
- پس هر کسی بعد از این بر خداوند دروغ ببندد، آنها به یقین ستمکارند.
- بگو ای پیامبر! خداوند راست گفته است پس از دین حق ابراهیم پیروی کنید، که وی حق گرا بود و از مشرکان نبود.
- (یهودیان بر مسلمانان اعتراض میکردند که چگونه شما پیرو آیین حضرت ابراهیم هستید در حالیکه قبله تان را از بیت المقدس به مکه تغییر دادید خداوند در پاسخ این آیه و آیه بعدی را نازل کرد که) بدون شک نخستین خانه ی که برای(عبادت) مردم بنا شد همان خانه ی است که در مکه است و آن خانه مایه برکت و هدایت برای جهانیان است.
- در آن خانه نشانه های روشنی وجود دارد از جمله مقام ابراهیم در آنجا است. هر کسی وارد آن خانه شود در امان است. حق خداوند بر مردم است که هر کسی که توانایی دارد به حج خانه خدا برود. کسی که کافر شود پس بدون شک خداوند از جهانیان بی نیاز است.
- بگو: ای اهل کتاب چرا آیات الهی را انکار میکنید، در حالیکه خداوند شاهد رفتار و عمل شما است.
- بگو: ای اهل کتاب چرا کسی را که ایمان آورده است از راه خدا باز می گردانید و آن را منحرف میخواهید، در حالیکه شما شاهد هستید و خداوند از عمل و رفتار شما غافل نیست.
- (در میان اوس و خزرج قبل از اسلام جنگ های صد ساله وجود داشت اما وقتی آنها مسلمان شدند به برکت اسلام باهمدیگر برادر گشتند، برخی از یهودی ها شیطنت میکرد و تلاش داشت تا با یادآوری جنگ های گذشته، دوباره شعله جنگ و کینه را در میان مسلمانان روشن سازد، آنگاه این آیه و سه آیه بعد نازل شد که) ای مومنان! اگر از گروهی از اهل کتاب پیروی کنید، شما را بعد از ایمانتان به کفر بر می گردانند.
- چگونه کافر می شوید در حالیکه آیات الهی بر شما خوانده می شود و فرستاده ای خداوند در میان شماست؟ هرکسی به خداوند تمسک بجوید، بدون شک در راه راست هدایت شده است.
- ای کسانی که ایمان آورده اید! چنان که شایسته خداوند است، تقوا پیشه کنید، مبادا بمیرید و مسلمان نباشید.
- همه تان به ریسمان الهی(قرآن) چنگ بزنید و پراکنده نشوید. نعمت خداوند را یاد کنید که شما دشمن همدیگر بودید، پس خداوند بین قلب های شما الفت و انس داد و به نعمت او با هم برادر شدید. شما بر لبه ی پرتگاه آتش قرار داشتید، خداوند شما را از آن نجات داد. خداوند این گونه آیات خود را برای شما بیان میکند تا هدایت یابید.
- باید در میان شما گروهی باشند که (مردم را) به خیر دعوت کنند و به نیکی امر کنند و از زشتی نهی کنند(امر به معروف و نهی از منکر کند). این گروه رستگارند.
- شما مسلمانان همانند کسانی (یهود و نصارا) نباشید که پس از آمدن دلایل روشن، متفرق شدند و با همدیگر اختلاف کردند( و هر دو گروه اسلام و پیامبر را قبول نکردند)، برای آنها عذابی بزرگ خواهند بود.
- روز (قیامت) برخی از صورت ها سفید و برخی از صورت ها سیاه خواهد شد، اما کسانی که صورت شان سیاه شده، (به آنها گفته می شود) آیا پس از ایمانتان کافر شدید؟ پس به سزای کفرتان این عذاب را بچشید.
- اما کسانی که صورت شان سفید شده، آنها در رحمت خداوند قرار دارد و در آن جاودانند.
- اینها (نتایج نفاق و اتحاد که تا کنون بیان کردیم همه اش) آیات الهی است که به درستی بر تو میخوانیم و خداوند هیچ ظلم و ستمی بر جهانیان نمیخواهد.
- همه آنچه که در آسمان ها و زمین است از آن خداوند است و همه کارها به سوی او باز گردانده می شود.
- شما (مسلمانان) بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون آورده شدید، شما مردم را امر به معروف و نهی از منکری میکنید و به خداوند ایمان دارید، اگر اهل کتاب ایمان می آوردند برای شان بهتر بود. برخی از اهل کتاب مومند و اکثر شان فاسقند.
- (برخی از یهودیان مانند عبدالله بن سلام همراه با یاران خود مسلمان شدند، آنگاه بزرگان یهود آنها را تهدید کردند، بعد این آیه نازل شد و به آنها دلداری دادند که) آنها هر گز به شما ضرر نمی رسانند، به جز آزار و اذیت مختصر و اگر هم با شما درگیر گردند، عقب نشینی کرده و شکست میخورند و کسی هم آنها را یاری نمیکنند.
- (یهودیان، کسانی مانند عبدالله بن سلام همراه یارانش را که تازه مسلمان شده بود، اذیت میکردند، آنگاه این آیه برای تکریم تازه مسلمانان و سرزنش یهودیان نازل شد که) هر کجا که یهودیان یافت شود مهر خواری بر آنها زده می شود، مگر اینکه پیوندی به خدا پیدا کند( اسلام بیاورد)، یا پیوندی از جانب مردم بدست بیاورد(امان نامه دریافت کند). یهودیان به خشم و غضب خداوند مبتلا شدند و مهر بیچارگی بر آنها زده شد، به خاطر اینکه آنها همیشه آیات الهی را انکار میکردند و پیامبران به ناحق میکشتند، کشتن پیامبران به خاطر این بود که آنها نافرمانی کردند و همیشه تعدی میکردند.
- همه اهل کتاب و یهودیان یکسان نیستند، برخی از آنها گروهی هستند که (به عبادت و اطاعت خداوند) ایستاده اند و آیات الهی را شب هنگام تلاوت میکنند و سر به سجده دارند.
- آنها به خداوند و روز آخرت ایمان دارند، امر به معروف و نهی از منکر انجام میدهند و در کارهای خیر پیش تازند و آنان از صالحانند.
- آنها هر کار خیری که انجام دهند، هیچ وقت مورد ناسپاسی و کفران قرار نمی گیرند و خداوند به حال پرهیزکاران آگاه و دانا است.
- (یهودیان برای تضعیف و خاموش کردن نور اسلام هزینه و مصرف میکردند و خداوند در این آیه و آیه بعد به این نکته اشاره میکند که مصارف آنها بی فایده است) بدون شک کسانی که کافر شدند(یهودیان) اموال و فرزندان آنها، به هیچ وجه آنها را از عذاب الهی باز نمیدارد و آنها اهل جهنم و در آن جاویدان می باشند.
- (در این آیه بذل و بخشش کفار یهود برای تضعیف اسلام و یا تحریف کتاب آسمانی و حذف اوصاف پیامبر اسلام به تند باد سوزانی تشبیه شده است که چون به کشتزار بوزد همه را می سوزاند، انفاق اگر با ریا همراه گردد، باعث سقوط انسان می شود) داستان یهودیان که در زندگی این دنیا انفاق و هزینه میکند مانند بادی است با سرمای سوزان که به کشتزار گروهی که در حق خود ستم کرده، می رسد، آنگاه آنرا تباه می سازد. خداوند در حق آنها ظلم نکرده، بلکه خود آنها بر خویشتن ظلم میکنند.
- (عده ی از مسلمانان، به خاطر خویشاوندی و همسایگی و یا پیمانی که پیش از اسلام با یهودیان بسته بودند، با آنها رابطه دوستی داشتند و اسرار خود را برای آنها می گفتند، آنگاه این آیات نازل شد و آنها را از همراز شد شدن با یهود بر حذر داشت و چنین بیان داشتند که) ای مومنان بیگانگان را محرم اسرار و همراز خود مگیرید، که آنها از هیچ گونه آسیب رسانی در حق شما کوتاهی نمیکنند، دوست دارند شما در رنج و اذیت باشید، از گفتارشان کینه پیدا است و آنچه دل هایشان پنهان میدارد بزرگ تر است، ما آیات را برای شما بیان کردیم اگر شما فکر و تعقل کنید.
- آگاه باشید که این شما هستید که آنها (یهودیان همسایه و…) را دوست دارید اما آنها شما را دوست نمیدارند. شما به همه کتاب های آسمانی ایمان دارید(اما آنها اینگونه نیست). وقتی آنها(یهودیان) با شما ملاقات کنند، می گویند: ما ایمان آوردیم اما وقتی تنها شوند انگشتان خود را از خشم دندان می گیرند. ای پیامبر! شما به آنها بگو: به خشم خود بمیرید، خداوند از سینه های شما آگاه است.
- اگر به شما نیکی برسد، یهودیان ناراحت می شوند، و اگر به شما بدی برسد، یهودیان خوشحال می شوند. اگر شما صبر کنید و تقوا داشته باشید، فریب و نیرنگ آنها هیچ ضرری به شما نمی رساند. بدون شک خداوند به آنچه که یهودیان انجام میدهند، احاطه دارد و به آن آگاه است.
داستان جنگ احد
- ( پیامبر در سال سوم هجری در نماز جمعه مردم را برای شرکت در جنگ احد فراخواند و همراه هزار نفر از مسلمانان از مدینه بیرون آمد و در دامنه کوه احد لشکر گاهی انتخاب کرد و جایگاه هر یک را معین کرد) ای پیامبر! به یادآر زمانی را که صبح گاهان از نزد خانواده ات بیرون شدی و مومنان را برای نبرد و مبارزه در سنگرهای شان جای دادی و خداوند شنوای داناست.
- (عبدالله بن ابی از منافقان تلاش کرد تا دو گروه از مسلمانان را که عازم کوه احد برای جهاد بود، از تصمیم شان منصرف کنند و آنها را از میان راه به مدینه باز گرداند، اما موفق نشد و این آیه نازل شد که تنبلی نکنید و از تصمیم تان منصرف نشوید) وقتی که دو گروه از شما خواستند تنبلی کنند( و از جنگ و مبارزه در کوه احد منصرف شوند) درحالی که خداوند یاورشان بود و مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند.
- بدون شک خداوند شما را در جنگ بدر کمک کرد، در حالیکه شما ناتوان و خوار بودید، پس تقوای الهی پیشه کنید تا شما شکرگزار خداوند باشید.
- (یادآوری امدادهای غیبی در جنگ بدر) ای پیامبر به یاد آور زمانی را که به مومنان می گفتی: آیا شما را کافی نیست که پروردگار تان با سه هزار فرشته ی که از آسمان نازل کرده کمک تان کند.
- بلی، (در همین جنگ احد نیز) اگر صبر و تقوا پیشه کنید و دشمنان همین حالا به سراغ شما بیاید، پروردگار تان، شما را با پنج هزار فرشته نشاندار کمک خواهد کرد.
- (امدادهای غیبی نشانه پیروزی است، اما شما باید استقامت، تقوا و پیروی از پیامبر را مد نظر بگیرید) خداوند کمک غیبی را فقط بشارتی برای شما قرار داد تا قلب های تان به آن آرام گیرد و پیروزی تنها از جانب خداوند شکست ناپذیر حکیم است.
- تا بخشی از کافران را نابود کند و یا سرکوبشان کند تا نومید بازگردند.
- (مسلمانان وقتی در جنگ بدر پیروز شد آن را مربوط به حسن تدبیر رسول خدا دانستند و آنگاه که در جنگ احد شکست خورد، آن را نیز به خاطر سوء تدبیر رسول خدا دانست، اما این آیه خطاب به پیامبر می گوید:) چیزی از این کار به دست تو نیست، (بلکه به دست خداوند است و پیروزی و شکست یک امتحان الهی است) یا خداوند آنها را می بخشند و یا آنها را عذاب میکنند به خاطر اینکه آنها ستمکارند.
- همه آن چه که در آسمان ها و زمین است از خداوند است. خداوند هر کسی را بخواهد می بخشد و هرکسی را بخواهد عذاب میکند. خدا آمرزنده و مهربان است.
دستورات دینی(نهی از ربا، اطاعت از خدا و پیامبر و…)
- ای کسانی که ایمان آورده اید، ربا را چند برابر نخورید و از خداوند بترسید تا شما رستگار شوید.
- و از آتشی که برای کافران آماده شده بترسید.
- و از خداوند و پیامبر اطاعت کنید تا مورد رحمت قرار گیرید.
- به سوی مغفرت(کار خیر و سعادت) از سوی پروردگار تان بشتابید، به سوی بهشتی که پهنای آن به اندازه آسمان ها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است، بشتابید.
صفات متقین
- پرهیزکاران کسانی هستند که در هنگام توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را میخورند و از (خطاهای) مردم می گذرند و خداوند نیکو کاران را دوست دارد.
- پرهیزکاران کسانی هستند که هر گاه کار زشتی (حق الله و حق الناس) انجام دهند و یا بر خود ظلم کنند (گناهان غیر از حق الله و حق الناس انجام دهند) خدا را یاد میکنند و برای گناهان خودش آمرزش می طلبند. به غیر از خداوند چه کسی است که گناهان را بیامرزد؟ پرهیزکاران کسانی هستند که دانسته بر خلافهایی که کرده اند اصرار و پافشاری نمیکنند.
- پاداش متقین آمرزشی از سوی پروردگارشان و باغ و بهشتی است که از زیر آن نهرها جاری است و متقیان در آن جاودانه اند و پاداش اهل عمل و متقین چه نیکوست.
ادامه داستان جنگ احد
- ( شکست شما در جنگ احد، به خاطر یک سنت الهی و نافرمانی از رهبر و پیامبر است، که در گذشته نیز بوده است) بدون شک، پیش از شما جریان های سپری شد (سنت هلاک اقوام) پس در زمین بگردید و ببینید که سرانجام تکذیب کنندگان چه گونه بوده است.
- این بیانی برای مردم و هدایت و پندی برای پرهیزکاران و متقیان است.
- ( شکست شما در جنگ احد باعث سستی و ناراحتی شما نگردد) سست و غمگین نگردید، شما برترید اگر مومن باشید.
- اگر به شما (در جنگ احد) زخمی رسید، آن گروه را نیز (در جنگ بدر) زخمی همانند آن رسیده است. ما این روزها (شکست و پیروزی) را در میان مردم می گردانیم تا خداوند مومنان واقعی را معلوم و مشخص کند، و از شما شاهدانی/ شهیدانی بگیرد. خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد.
- (شکست در احد و گرفتاری ها برای این است) تا خداوند مومنان را (از طریق امتحان از عیب ها) خالص گرداند و کافران را نابود کند.
- آیا گمان کردید که (بدون امتحان) وارد بهشت می شوید، در حالی که هنوز خداوند کسانی از شما را که جهاد کردند و صبر پیشه نمودند معلوم و مشخص نکرده است.
- (قبل از جنگ احد) شما آرزوی مرگ (در راه خداوند) را میکردید، اما (وقتی جنگ فرا رسید از دور) آن را تماشا کردید و شما آن را (فقط) نگاه میکردید.
- (در جنگ احد، شایعه شد که پیامبر کشته شده است، لذا عده ی عقب نشینی کردند و عده ی به فکر گرفتن امان نامه و برگشت از دین اسلام افتادند، آنگاه این آیه نازل شد که اسلام و جهاد قائم به فرد نیست و) محمد (ص) به جز فرستاده ی از جانب خداوند نیست که پیش از او هم پیامبرانی بودند. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما عقب نشینی میکنید( و از اسلام بر می گردید) هر کسی عقبگرد کند، هیچ ضرری به خداوند نمی رسد. خداوند شاکران را پاداش خواهد داد.
- هیچ کس جز به اذن خداوند نمی میرد. این یک سرنوشت معین است. هر کسی پاداش دنیا را بخواهد از آن به او میدهیم. هر کسی هم پاداش آخرت را بخواهد از آن به او میدهیم. شکر گزاران را به زودی پاداش خواهیم داد.
- (تعداد از مومنان در جنگ احد جانانه از پیامبر دفاع کردند و در کنار او ماندند) بسیاری از پیامبران (در تاریخ بودند) که خدا پرستان بسیاری در کنار شان نبرد کردند، هر مشکلی که در راه خدا دیدند، سست، ضعیف، ذلیل و درمانده نشدند. خداوند صابران را دوست میدارد.
- گفتارشان جز این نبود که می گفتند: پروردگارا! گناهان ما و اسراف و زیاده روی ما را در کارهای مان بیامرز و قدم های ما را استوار و ثابت دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.
- پس خداوند به آنها ثواب دنیوی و اخروی داد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
- (وقتی مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند، یهود و نصارا به آنها گفتند: اکنون به دین قبیله خود بازگردید، آنگاه این آیه نازل شد) ای مومنان! اگر شما از کافران پیروی کنید، آنها شما را (از اسلام) به عقب باز می گردانند و آن گاه خسارت زده باز می گردید.
- بلی، خداوند مولای شماست و او بهترین یاری کننده است.
- ما به زودی در دل کافران رعب و ترس خواهیم افکند، زیرا آنها با خداوند چیزی را شریک کردند که خداوند هیچ دلیلی بر آن نفرستاده است. جایگاه کافران در آتش است و جایگاه ستمگران بسیار بد جایگاه است.
- (در جنگ اُحد، خداوند به مسلمانان وعده پیروزی داده بود و در ابتدا به پیروزی رسید، اما تنگه استراتیژک را که تیراندازان در آنجا مستقر بودند و دشمن را هلاک میکردند و پیروزی نزدیک بود، ترک کردند و برای جمع آوری غنیمت آمدند، آنگاه دشمن از همانجا به مسلمانان آسیب رساند) حقیقتا خدواند به وعدهی خود با شما وفا کرد، وقتی که به اذن خداوند آنها را میکشتید، تا وقتی که سست شدید و باهم اختلاف کردید، بعد از آنکه خداوند چیزی (پیروزی) را که شما دوست داشتید به شما نشان داد، نافرمانی و عصیان کردید، گروهی از شما دنیا را میخواهد و گروهی از شما آخرت را میخواهد. آنگاه خداوند شما را از (پیروزی) بر آنها بازداشت، تا شما را امتحان کند. (با این همه تخلف و نافرمانی در جنگ احد) خداوند شما را بخشید. خداوند بر مومنان فضل و بخشش دارد.
- (هنگامیکه مسلمانان از جنگ احد فرار کردند) به یاد آورید زمانی را که به سمت بالا فرار میکردید و به کسی هم توجه نمیکردید و پیامبر از پشت سر، شما را صدا می زد. خداوند نیز غمی را روی غم به شما داد تا به خاطر آنچه که (غنائم) از دست دادید و آنچه که بر سرتان آمد، غم نخورید و ناراحت نشوید. خداوند به آنچه که میکنید، آگاه است.
- (شام غریبان احد بسیار دردناک بود) آنگاه خداوند بعد از غم، امنیت و آرامشی بر شما نازل کرد، گروه از شما (مومنان ثابت قدم) را خواب فراگرفت، و گروهی دیگر (منافقان نافرمان) که تنها در فکر جان خود بودند، گمان های نادرستی چون دوران جاهلی دربارهی خدا داشتند، (خداوند به مسلمانان وعده پیروزی داده بودند، اما آنها شک داشتند و آن را دروغ می پنداشتند) این گروه می گفتند: آیا ما را از این امر(پیروزی) چیزی هست؟ بگو: همه کارها بدست خدا است. آنها در دل خود چیزهایی را پنهان میکردند و برای تو آشکار نمی ساختند و می گفتند: اگر کار دست ما بود، در اینجا کشته نمی شدیم. بگو: اگر در خانه های خود هم بودید، کسانی که سرنوشت شان کشته شدن بود، مرگ در خانه و در خواب هم به سراغ شان می آمد، تا خداوند نیت های شما را امتحان کنند و آنچه در دل دارید خالص گرداند. خداوند به راز دل ها آگاه است.
- (در جنگ احد) همانا کسانی از شما که در روز جنگ دو جماعت، پشت کردند، شیطان آنها را به خاطر انجام برخی از گناهان، منحرف ساخت،( کسانی که در تنگه احد قرار داشت و برخی دیگر، به خاطر جمع آوری غنایم سنگر را ترک کردند) خداوند از آنان درگذشت، زیرا خداوند آمرزنده و بردبار است.
- (بعد از شکست مسلمانان در جنگ احد، تبلیغات علیه مسلمانان از سوی منافقان و کافران افزایش یافت و به این خاطر خداوند به مومنان دستور داد که) ای مومنان مانند کافران نباشید که در مورد برادرانشان که در سفر و یا جنگ رفتند و (کشته و یا شهید شدند) گفتند: اگر آنها نزد ما بودند، نمی مردند و کشته نمی شدند، تا خدا آن را (نگاه و اعتقاد شما به مرگ و زندگی را که از سوی خداوند است و کشته شدن در راه خداوند بزرگترین افتخار و سعادت است) مایه ی حسرت در دل های شان قرار دهد. خداوند است که زنده میکند و می میراند و خداونه به آنچه که انجام میدهید بینا است.
- اگر در راه خداوند کشته شدید یا مردید( به رحمت و آمرزش الهی می رسید و) آمرزش و رحمت خداوند از هرچه که مردم جمع میکنند بهتر است.
- اگر بمیرید و یا کشته شوید، در واقع به سوی خداوند محشور می شوید. ( به حضور خداوند می رسید).
- (بعد از بازگشت از جنگ احد، بسیاری از کسانی که کم کاری، بی وفایی و فرار کرده بودند، پشیمان شد، آن گاه این آیه نازل شد که) پس تو ای پیامبر به لطف و رحمت الهی با آنان نرمخو و خوش اخلاق شدی، و اگر تند خو و بد اخلاق سخت دل بودی، بدون شک آنها از اطراف تو پراکنده می شدند، پس از آنها درگذر و برایشان آمرزش طلب کن و با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خداوند توکل که خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.
- اگر خداوند شما را کمک کند کسی بر شما غالب و پیروز نخواهد شد و اگر خداوند شما را خوار سازد، پس غیر از او کیست که به شما کمک کند؟ پس مومنان لازم است بر خداوند توکل کنند.
- ( تیراندازان تنگه احد وقتی احساس کردند، مسلمانان پیروز می شوند، سنگر خود را ترک و به سوی جمع آوری غنائم شتافتند چون گمان کرده بودند، پیامبر غنائم را تقسیم نخواهد کرد و هر کس هر چیزی را بدست آورد و جمع کند مال او خواهد شد، این آیه در این باره نازل شد که) برای هیچ پیامبری شایسته نیست که خیانت کند. هر کسی که خیانت کند در روز قیامت همراه خیانت خود می آید، آنگاه به هر کسی پاداش هر چه کرده به صورت کامل داده می شود و بر آنها ظلم نمی شود.
- ( در جنگ احد، مومنان به فراخوان پیامبر لبیک گفتند و به جنگ شرکت کردند، اما منافقان و افراد سست ایمان یا شرکت نکردند و یا از نیمه راه بازگشتند، روشن است که این دو گروه باهم برابر نیست) پس آیا کسی که در طلب رضایت خداوند است، مانند کسی است که دچار خشم خداوند شده است و جایگاه او جهنم است؟ و بد جایگاه و سرانجامی است.
- آنها در نزد خداوند درجات و مقامات هستند. خداوند به آنچه که آنها انجام میدهند آگاه است.
- (پیامبر خیانت نمیکند و چرا چنین نسبت را به خداوند میدهید در حالیکه) بدون شک خداوند بر مومنان منت گذاشته است که برای آنها پیامبری را از جنس خودشان مبعوث کرده است تا پیامبر برای آنها آیات خداوند را بخواند و آنها را پاک گرداند و به آنها کتاب و حکمت یاد بدهند، در حالیکه بدون شک قبل از این در گمراهی آشکاری بودید.
- (در این آیه به دلیل شکست در جنگ احد اشاره شده است) آیا هنگامیکه به شما (در جنگ احد) مصیتی رسید( و شما شکست خوردید)، بدون شک شما دو برابرش را ( در جنگ بدر) به دشمن وارد ساختید. گفتید این مصیبت و شکست از کجاست؟ بگو: آن از ناحیه خود شماست( که سنگر را خالی کردید) خداوند بر هر چیزی تواناست.
- آنچه که در روز جنگ و برخورد دو گروه (در جنگ احد) به شما رسید، به اذن خداوند بود، تا مومنان واقعی را مشخص و معلوم نماید.
- ( در این جنگ مومنان ثابت قدم که تا آخر با پیامبر ماندند و افراد سست ایمان و منافق مانند عبدالله بن ابی با سیصد نفر از یاران خود که برای فرار از جنگ دلیل تراشی میکردند، مشخص شد) تا معلوم دارد کسانی را که دورویی و منافقت کردند و چون به آنان گفته شد، بیایید در راه خداوند بجنگید یا دفاع کنید، گفتند: اگر میدانستیم جنگ و قتالی است، حتما از شما پیروی میکردیم( آنها می گفتند این هلاکت است نه جنگ) آنها در آن روز به کفر نزدیک تر بودند تا به ایمان، به زبان خود چیزی می گفتند که در دل هایشان نبود و خداوند به آن چه که آنها در دل خود کتمان میکنند آگاه تر است.
- (منافقان علاوه بر اینکه در جنگ احد شرکت نکردند، وقتی مجاهدان برگشتند به آنها زخم زبان می زدند) کسانی که (در خانه) نشستند و به برادرانشان گفتند: اگر از ما اطاعت میکردند، کشته نمی شدند، بگو: اگر راست می گویید، مرگ را از خود دور سازید.
- گمان نکنید، کسانی که در راه خداوند کشته شده اند، مرده اند، بلکه آنها زنده اند و در نزد پروردگارشان رزق میخورند.
- آنها به آنچه که خداوند از فضل خود به آنها داده اند، خوشحالند و از کار همرزمان خود که هنوز به آنها ملحق نشده اند خوشحالند، نه ترسی بر آنها است و نه آنها ناراحت هستند.
- آنها به نعمت و فضل خداوند و اینکه خداوند پاداش مومنان را ضایع نمیکند، خوشحالند.
- (این آیه درباره مجروحانی جنگ احد است که بعد از جنگ دوباره ندای پیامبر را لبیک گفته و با پیامبر برای جنگ با مشرکان اعلام آمادگی کردند.) کسانی که دعوت خدا و پیامبر را بعد از زخمی شدن (در جنگ احد) پذیرفتند. برای نیکوکاران و پرهیزکاران شان پاداشی بزرگ است.
- همان کسانی که وقتی مردم به آنها گفتند: دشمنان برای مقابله با شما جمع شده اند، پس از آنها بترسید، (اما آنها نترسیدند بلکه) بر ایمانشان افزوده شد و گفتند خداوند ما را بس است و خداوند بهترین حمایت گر است.
- در نتیجه آنها (بدون جنگ) با نعمت و فضل خداوندی بازگشتند، بدون اینکه به آنها ضرری برسد. آنها در پی رضایت خداوند بودند و خداوند دارای بخشش و فضل فراوان است.
- ( ابوسفیان به عده ای که به قصد مدینه از کنار لشکر کفار می گذشتند گفت: به مسلمانان خبر دهید که ما با سپاهی زیاد به سوی آنها می آییم. آنها وقتی به سپاه اسلام رسیدند گفتند: قریش با جمع زیادی به سوی شما می آیند از آنها بترسید) همانا این شیطان است که دوستان و یاران خود را می ترساند. پس اگر مومنید از آنان نترسید و از من بترسید.
- ( در جنگ احد مردم به پیامبر آزار رساندند و خداوند پیامبر را دلداری میکند) ای پیامبر! کسانی که به سوی کفر میدوند، تو را ناراحت نسازند، آنها هر گز ضرری به خداوند نمی رسانند. خداوند برای آنها در آخرت بهره ای قرار نمیدهند. برای آنها عذابی بزرگی است.
- بدون شک کسانی که کفر را با فروش ایمان شان خریدند هرگز به خداوند ضرری نمی رسانند و برای آنها عذابی دردناک است.
- کافران گمان نکنند که این مهلتی که به آنها میدهیم، به خیر آنهاست. ما فقط به آنها مهلت میدهیم تا گناه خود را زیاد کنند. برای آنها عذابی خفت باری است.
- اینگونه نیست که خداوند مومنان را بر همین حالی که شما هستید (که مومن و منافق باهمند) رها کند، (بلکه خداوند میخواهد با امتحان) پلید را از پاک جدا سازد. اینگونه هم نیست که خداوند شما را بر غیب آگاه سازد. اما خداوند از فرستادگان خود هر کسی را بخواهد، گزینش میکند. بنابراین به خداوند و پیامبرش ایمان بیاورید و اگر ایمان بیاورید و پرهیزکاری کنید پاداش بزرگی خواهید داشت.
مذمت ترک انفاق واجب
- کسانی که در دادن آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده بخل می ورزند، گمان نکنید که این کار به خیر و نفع آنها است، بلکه این کار به ضرر آنها و برای آنها شر است، به زودی آنچه را که بخل ورزیده اند در روز قیامت طوق گردنشان می شود و میراث آسمان ها و زمین از خداوند است و خداوند به آنچه میکنید آگاه است.
بهانه های یهود برای ایمان نیاوردن به پیامبر
- (پیامبر، به یهود بنی قینقاع نامه ای نوشت و آنها را به اسلام و انفاق در راه خداوند دعوت کرد. فرستاده پیامبر نامه را به فنخاص عالم یهودی داد، اما او بعد از مطالعه به طعنه گفت: معلوم می شود خداوند فقیر است که از ما قرض میخواهد آنگاه این آیه نازل شد.) البته خداوند سخن کسانی (یهودیان) را که گفتند: خدا فقیر است و ما ثروتمندیم، شنید. به زودی آنچه را گفتند و پیامبرانی را که به ناحق کشتند خواهیم نوشت و خواهیم گفت: عذاب سوزان را بچشید.
- این (عذاب) به خاطر چیزی است که شما از پیش با دست خود فرستاده اید و خداوند در حق بندگان هیچوقت ستمکار نیست.
- (جمعی از یهودیان، خدمت رسول خدا رسیدند و گفتند: شما ادعای پیامبری داری و در تورات، آمده است که یکی از نشانه های پیامبر این است که برای ما قربانی میکند و به نشانه قبولی صاعقه و آتشی از آسمان آن را می سوزاند، حال شما اگر این کار را انجام دهی بتو ایمان می آوریم، البته این یک بهانه بود) کسانی (جمعی از یهود) گفتند: خداوند برای ما بیان کرده است که به هیچ رسولی ایمان نیاوریم، مگر اینکه یک قربانی برای ما بیاورد، که آن قربانی را آتش (به نشانی قبولی) بخورد (بسوزاند). شما ای پیامبر به آنها بگو: پیش از من به سوی شما پیامبرانی همراه با معجزه ها و با آنچه گفتید آمدند، پس چرا شما آنها را کشتید، اگر راست می گویید؟.
- پس ( ای پیامبر تو نگران نباش) اگر یهودیان تو را تکذیب کردند، پیامبرانی قبل از تو نیز تکذیب شدند که معجزات، نوشته ها و کتاب های روشنگر راه همراه آورده بودند.
قانون کلی مرگ و حساب و کتاب
- هرکسی مرگ را می چشد. بدون شک در روز قیامت اجر و پاداش تان بصورت کامل داده می شود. پس هر کسی که از آتش دور داشته و وارد بهشت شود، بدون تردید رستگار و کامیاب شده است. زندگی دنیا چیزی جز مایه ی فریب نیست.
- ( وقتی مسلمانان از مکه به مدینه مهاجرت کردند، مشرکان اموال آنها را تصرف کردند. مسلمانان مهاجر در مدینه نیز از سوی یهودیان مورد آزار، اذیت و زخم زبان قرار می گرفت، از جمله کعب بن اشرف به پیامبر و مسلمانان در اشعار خود ناسزا می گفت و این آیه پیامبر و مسلمانان را دلداری کرده می گوید:) بدون شک شما با مال و جانتان امتحان می شوید و حتما از کسانی که قبل از شما به آنها کتاب داده شده اند و نیز از مشرکان آزار و اذیت بسیار می شنوید. اگر صبر پیشه کنید و تقوا داشته باشید (این مقاومت) از کارهای محکم و قابل اطمینان است.
- مذمت کتمان حقایق: وقتی خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت، که آن را (کتاب) حتما برای مردم بصورت روشن بیان کنید و آن را کتمان نکنید. اما آنها (علمای یهود) آنرا پشت سرشان انداختند و به قیمت ناچیزی فروختند، پس بد معامله ای کردند.
- (گروهی از یهود آیات الهی را کتمان و اوصاف پیامبر را مخفی کردند و از این کار خود خوشحال بودند و انتظار داشتند مردم آنها را تشویق و ستایش کنند، بعد این آیه خطاب به پیامبر نازل شد که ای پیامبر) گمان نکن کسانی که به آنچه که به آنها داده شده و (انجام داده اند) خوشحالند و دوست دارند به خاطر چیزی که نکرده اند مورد تحسین قرار گیرند، پس گمان نکنید که آنها از عذاب الهی نجات پیدا میکنند، بلکه برای آنها عذابی دردناکی در نظر گرفته شده است.
- فرمان روایی آسمان ها و زمین از آن خداوند است و خداوند بر هر چیزی تواناست.
- بدون شک در خلق آسمان ها و زمین و در آمدن و رفتن شب و روز برای خردمندان و صاحبان فکر نشانه هایی است.
- (در این آیه مراحل سه گانه عبادت بیان شده که) صاحبان خرد کسانی هستند که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده یاد میکنند و در آفرینش آسمان ها و زمین تفکر میکنند که پروردگارا! این جهان را بیهوده خلق نکرده ای، پاکی برای توست، پس ما را از عذاب آتش نگه دار.
- پروردگارا! بدون شک هر کسی را که تو به آتش بیندازی، در واقع او را خوار کرده ای و ستمگران را هیچ یاوری نخواهد بود.
- پروردگارا! بدون شک ما شنیدیم که منادیی مردم را به ایمان دعوت میکند، که به پروردگار خود ایمان بیاورید، آنگاه ما ایمان آوردیم. خداوندا! گناهان ما را ببخش و بدی هایمان را پوشیده دار و ما را با نیکان بمیران.
- پروردگارا! آنچه را که توسط پیامبرانت به ما وعده کردی به ما عطا کن و ما را در روز قیامت رسوا نکن. بدون شک تو خلف وعده نمیکنی.
- پس پروردگار شما (دعای آنها را که در چند آیه قبل بیان شد) قبول کرد که بدون شک من عمل هیچ کسی از شما را، اعم از مرد و زن تباه و ضایع نمیکنم، شما از یکدیگرید. بنابراین کسانی که مهاجرت کردند و از خانه های خود اخراج شدند و در راه من اذیت شدند و جنگیدند و کشته شدند، بدون شک گناهان آنها را می پوشانم و بدون تردید آنها را در باغ هایی داخل میکنم که از زیر درختانش نهرها جاری است. این پاداشی است از جانب خداوند و پاداش نیک تنها نزد خداوند است.
- (مشرکان مکه از راه تجارت، ثروت زیادی به دست می آوردند و یهودیان مدینه هم که مهارت خاص در تجارت داشتند و زندگی خوبی داشتند اما مسلمانان از لحاظ اقتصادی زندگی خوب نداشتند لذا این آیه نازل شد) تردد کافران در شهرها تو را فریب ندهد.
- این بهره ی اندکی است و آنگاه جایگاهشان جهنم است که بد جایگاهی است.
- اما آنهای که تقوای الهی داشتند، برای آنها باغ هایی است که از زیر آن نهرها جاری است و برای همیشه در آن جا می مانند، این نعمت از جانب خداوند برای آنها نازل شده است. آنچه نزد خداوند است برای ابرار (نیکان) بهتر است.
- (این آیه درباره نجاشی پادشاه حبشه نازل گردیده که در سال نهم هجرت از دنیا رفت و به پاس خدمات او به مسلمانان، پیامبر همراه جمعی از مسلمانان آماده شدند و بر پیکر او از راه دور دعا کردند و نماز خواندند، منافقان اعتراضش بلند شد که پیامبر بر جنازه یک کافر نماز خوانده است و آنگاه این آیه نازل شد) بدون شک از اهل کتاب کسانی هستند که به خداوند و آنچه به شما و آنها نازل شده، ایمان دارند، در حالی که برای خداوند خاشع بوده و آیات الهی را به قیمت کم نمی فروشند. آنها پاداش شان در نزد خداوند محفوظ است، بدون شک خداوند حسابرس سریع است.
- ای مومنان! صبر پیشه کنید، استقامت داشته باشید، از مرزها مراقبت نمایید و از خداوند بترسید و تقوای الهی داشته باشید، تا رستگار گردید.
[1] . حصور به کسی گفته می شود که از معاصی به دور و خویشتن دار است.
[2]. به حضرت عیسی به این سبب کلمه گفته شده است که تولد او بدون سببیت پدر و با اذن پروردگار بوده است.
[3]. دلیل اینکه به حضرت عیسی، مسیح گفته می شود این است که وی دست خود را بر چشم کور و افراد لاعلاج میکشید و بیمار به اذن پروردگار شفا می یافت.