حضرت آیتالله العظمی فیاض یکی از برجسته ترین مراجع جهان اسلام و صاحب کرسی اول تدریس خارج فقه و اصول درحوزه کهن نجف می باشد. نامبرده در سال 1353ق مطابق 1312ش در روستای «صُوبه» جاغوری ولادت یافت. پس از فراگیری قرآن کریم و برخی از کتابهای ادبی فارسی و عربی رهسپار مدرسه علمیه «اوتقول» شد و چندین سال در محضر مؤسس پارسا و فاضل آن، حجةالاسلام شیخ قربانعلی وحیدی کسب علم و تحصیل معرفت کرد.
وی در سال 1328ش برای تکمیل آموختههای معرفتی و رسیدن به مقام منیع اجتهاد و دستیابی به توان استنباط، رهسپار حوزه علمیه مشهد مقدس گردید و چند سالی را در حوزه علمیه مزبور به تحصیل پرداخت. سپس برای تکمیل آموختههایش عازم نجف اشرف شد و در آنجا پس از تکمیل سطوح عالی به جمع تلامذه فاضل و پرتلاش مرجع تقلید شیعیان، رییس حوزه علمیه نجف، اصولی متبحر و فقیه بزرگ حضرت آیتالله سید ابوالقاسم خویی(ره) پیوست.
ویژگیهای یادشدۀ وی، موجب شد که پس از مدت نه چندان طولانی مورد عنایت آن استاد گرانمایه قرارگرفته و ایشان به آینده روشن و درخشان وی امیدوار شود. از این رو از میان دهها، بلکه صدها شاگرد فاضل، نویسنده، سختکوش، بااستعداد، بادرک و قلم، روش او را برگزیده، به نوشتههای که او از درسهای تخصصی استاد تحت عنوان تقریرات دروس خارج اصول بهنام «محاضرات» تدوین و تحقیق کرده بود، اجازه چاپ میدهد.
بنا به روایت یکی از شاگردان فاضل مرحوم خویی، علامه فیاض نخست متن دستنویس محاضرات را خدمت علامه شهید سیدمحمد باقر صدر(ره) ارایه کرد که مورد تحسین وی واقع شد و او خود، آن را به آن مرجع بزرگ تقدیم کرد که مورد پذیرش و تمجید معظم له قرارگرفت و به چاپ آن اقدام کرد. آیتالله محمدعیسی خراسانی درباره علامه فیاض در اوایل دهه 1350ش چنین نوشته است:
«…او عالم فاضل و جلیل از اساتید فقه و اصول بوده در تحقیق، بحث و مطالعه پرکار و فعال است و در دروس خارج فقه و اصول حضرت ابوالقاسم خویی(ره) شرکت کرد، مقام بلندی در فضل و کمال یافت و اکنون مشغول تألیف و تدریس بوده از اصحاب خاص و ملازم آقای خویی است…».[1]
او وارث به حق مرحوم استادش در صحنههای تدریس فقه و اصول و تألیف نشر علوم حوزوی بوده، دارای نوآوریها و ابتکارات ارزندهای است که پرداختن و ارزیابی دقیق آنها نیازمند فرصتی مناسب است.
تبحر نامبرده در علوم اسلامی موجب شد که مرحوم آیتالله خویی چندین بار او را بهعنوان نماینده تام الاختیار خویش در مراسم حج فرستاده و استفتائات مقلدان را به او محول کند و در حوزه علمیه نجف نیز مسئول پاسخگویی به استفتائات مقلدان آن مرجع از سراسر جهان بوده و با شخصیت علمی و مهارت و آشنایی کاملی که به مبانی استاد در علوم مربوط داشت، فتاوای وی را با قلم روان نوشته، تقدیم استاد میکرد و استاد با ملاحظه صحت آنها و دقت علامه فیاض، آنها را تأیید و امضا مینمود.
عدهای زیادی از علما و فضلای حوزههای علمیه تشیع او را در حوزه نجف پس از مرحوم آقای خویی(ره) اعلم میدانند، اما بهدلیل تواضع ستودنی، احتیاط و ورعورزیی که برگزیده؛ شیوهی را که در تاریخ حوزههای پربار و بافضیلت و مملو از معنویت تشیع، سابقه طولانی دارد، از پذیرفتن مرجعیت و نوشتن رساله عملیه پس از رحلت استادش، خودداری نمود. البته در این زمینه سنگاندازی غرضورزان و انحصارطلبان عرصه اجتهاد را نیز نباید از نظر دور داشت؛ طوریکه حتی قصد جان ایشان را نمودند و جناب ایشان بهخاطر اجتناب از پیشآمدن کشیدگی بیشتر در حوزه علمیه و حفظ جان، مسافرت نسبتاً بلند مدت خارج از حوزه علمیه نجف اختیار نمود.
آثار گرانبها و کم نظیر آن علامه فرزانه فراوان است. در آنها بهخوبی میان ژرفنگری و رواننویسی، نوآوری و دقتورزی، ترک اطناب ممل و ایجاز مخل جمع کرده است. اینک فهرست آثار ایشان:
[1]– محمدعیسی محقق خراسانی، المؤلفون الافغانیون المعاصرون، ص 33-40.
- تقریرات درسهای خارج اصول مرحوم آقای خویی(ره) (ده جلد که پنج جلد اول آن بهعنوان محاضرات که مربوط به مباحث الفاظ است بارها چاپ شده است)؛
- الاراضی؛
- تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی (۱۵ جلد که مباحث خارج واجتهادی فقه شیعه را دربر دارد ده جلدش چاپ شده است)؛
- مباحث الاصول (۱۵ جلد که یک دورهی کامل اصول فقه بوده که همه بزیور طبع آراسته گردیده است)؛
- الرضاع؛
- نظرة خاطفه فی الاجتهاد؛
- توضیح المسائل
- جایگاه و حقوق زن در اسلام و…این درحالی بود که علامه فیاض با تأسی به سیره سلف صالح از قبول عنوان مرجعیت استنکاف ورزیده و زیر بار انواع درخواستها و تقاضاهای حوزویان و اقشار مردم، بهویژه در سرزمینهای عربی، افغانستان وشبه قاره هند نمیرفت و به فعالیت فشرده حوزوی خویش در حوزه کهن و تاریخی نجف اشرف ادامه داده و مردم را به بقای بر تقلید از مرحوم خویی و سایر مراجع زنده ارجاع میداد.یکی از ویژگیهای آیتالله فیاض، حفاظت از حوزه علمیه نجف میباشد که علیرغم فشارهای فراوان رژیم بعث عراق و ستمگریها و اختناق حکومت منحوس صدام حسین در کنار عالمان بزرگ دینی به حفظ و پاسداشت اعتبار علمی و دینی آن همت گماشت و شرایط مساعد سایر مناطق و حوزههای علمیه چون قم، لبنان، دمشق و مشهد وی را از این مهم نه نتها باز نداشت، بلکه موصوف بر میزان دروس خارج فقه و اصول و پرورش شاگردان فاضل افزوده و در کنار آن پژوهش در علوم اسلامی، بهویژه فقه و اصول را با دقت و حوصلهمندی پیگرفت و از این رهگذر نه تنها نجفیها بلکه استادید و مراجع قم و سایر حوزههای تشیع را نیز با کتابها و رسالههای علمی و تحقیقی خود، کمک علمی و پشتیبانی فکری نمود.پس از سقوط رژیم بعث صدام در سال 1382ش آیتالله فیاض در کنار مرجع تقلید و رییس حوزه علمیه نجف، آیتالله العظمی سیدعلی سیستانی و سایر بزرگان آن حوزه، نقش مهم سیاسی و فکری- اجتماعی به عهده گرفت و به زودی به چهره رسانهای تبدیل شده توسط مطبوعات و سایر رسانهها مورد معرفی قرارگرفت.وی از معدود مراجع تقلید است که مسافرتهای متعددی به نقاط مختلف جهان اسلام، بهویژه در خارج ایران و عراق از جمله افغانستان و شبه قاره هند داشته است. چنانکه در ایام طلبگی نیز در حوزههای علمیه نقاط متعدد جهان اسلامی به تلمذ و کسب دانش پرداخته و این مهم در تکوین شخصیت جامع، واقعگرا و روشناندیش معظمله تأثیر مثبت داشته و بر فرامِلی بودن و فرامنطقهای بودن و بینالملل اندیشیدن وی اثر گذاشته است.
- نامبرده در کنار آیت الله سیستانی با درایت وارد مسایل سیاسی، بهویژه درباره تحولات عراق شد. بدین ترتیب نه تنها بر حفظ و رونق حوزه علمیه نجف و سایر حوزههای علمیه عراق و عتبات عالیات پرداخته، بلکه در جهت استقلال، امنیت و پیشرفت آن کشور تلاش فراوان میکند و برای شهرهای مختلف شیعهنشین آن در تعیین امام جمعه و نماینده مرجعیت سهم عمده ایفا مینماید.[3]
- نامبرده سرانجام در اثر اصرار فراوان علما و مردم متدین علاقهمند، رساله توضیحالمسایل خود را تدوین نموده در اسلام آباد پاکستان به چاپ رساند که بهزودی نایاب شده سپس در کابل و قم به چاپهای مجدد رسید و دفترش در شهرهای: نجف، کوفه، قم، اسلامآباد، کویته، کابل، جاغوری و… بازگشایی شده مردم فراوان از کشورهای مختلف اسلامی بدو گرویده، از ایشان تقلید نمودهاند.
- با این همه، نه تنها در حوزه علمیه نجف، بلکه در حوزههای علمیه قم، مشهد، اصفهان، افغانستان، لبنان، بحرین، سوریه و شبه قاره شمار زیادی از بزرگان و اساتید حوزههای یادشده بر صلاحیت موصوف جهت مرجعیت و اعلمیت حضرت ایشان تأکید داشتند. حتی بزرگانی که به زودی از مراجع برجسته و نامور تقلید گردیدند، مردم را بهسوی او هدایت مینمودند.[2]
- براساس همان تواناییهای علمی و مقام فقهی و پارسایی نامبرده بود که یکی از فرزندان فعال آیتالله خویی بهنام عبدالمجید خویی، دست به نگارش زندگینامه وی زده آن را به عربی به تحریر درآورده تا به نظر برخی، زمینه مرجعیت عامه او را برای دوران بعد از مرحوم خویی، بهویژه برای مقلدان وی در سراسر جهان فراهم نماید.[1]
[1]– نسخهای از زندگینامه یادشده را حجة الاسلام محمود فیاض (پسر مرجع عالیقدر) برای نگارنده تهیه نمود که بسیار ارزشمند است.
[2]– نگارنده در سالهای گذشته این مطلب را از برخی علمای معروف افغانستانی از جمله سید غلامرضا موسوی شنیدهام که آیت الله وحید خراسانی در صحبتهای خصوصیاش چنین سفارشی را داشتهاند.
[3]– معروف است برخی رهبران گروههای تندرو عراق درخواستهای مکرر مبنی بر نصب افرادشان به عنوان امام جمعه برخی شهرها، به ویژه کوفه داشته اند؛ اما ایشان مقاومت نموده و از قبول آن ابا ورزیده اند.
معظمله پس از آزادی عراق از رژیم دیکتاتوری حزب بعث، بهطور گسترده وارد عرصه سیاسی شده است و در تحولات مختلف آن کشور و جهان اسلامی، اعلام موضع میکند و آگاهی از تحولات سیاسی و اجتماعی را برای علما و مبلغان دینی لازم میشمارد. چنانکه مجله «اخبار شیعیان» با تیتر این گفته آیتالله فیاض که: «مبلغان مردم را با تحولات سیاسی و اجتماعی کشور آگاه کنند» به قسمتی از پیامهای مهم وی به همایش مبلغان دینی در آستانه ماه محرم الحرام در حوزه علمیه نجف پرداخته و نقل کرده است:
«آیتالله العظمی اسحاق فیاض از مراجع تقلید مقیم نجف، در پیامی که توسط شیخ علی ربیعی، نماینده وی در یازدهمین همایش مبلغان در نجف اشرف قرائت شد، گروههای سیاسی عراق را به فعالیت در جهت مصالح کشور و مردم دعوت کرد و گفت برای نجات کشور از وضع کنونی، باید از طایفهگری و عمل در جهت مصالح شخصی و حزبی پرهیز کرد. وی همچنین احترام و عمل نمودن به قانون را وظیفه شرعی مردم و گروههای مختلف عنوان کرد. آیتالله فیاض تأکید کرد: اگر میخواهیم کشور به زودی به عزت و سربلندی خود دست یابد، هم دولت و هم مردم باید به وظایف خود به درستی عمل کنند. این مرجع شیعه در نجف تأکید کرد دولت باید در برخورد با مجرمان و تروریستها قاطع باشد و با سوء استفادهکنندگان از بیتالمال نیز بهشدت برخورد کند. وی مردم را به آرامش دعوت کرد و گفت باید با آرامش و فروتنی از غوطهورشدن در فتنهها جلوگیری کرد و اسباب ثبات و امنیت عراق را فراهم نمود. این مرجع تقلید از مبلغان و روحانیون خواست که در ماه محرم مردم را نسبت به اوضاع و تحولات سیاسی کشور آگاه کنند و اجازه ندهند دشمن به راحتی بین آنها رخنه کنند.»[1]
دولتهای جدید عراق که پس از آزادی این کشور از رژیم صدام روی کار آمدند، رابطه گستردهای را با مراجع و حوزات علمیه نجف برقرار نموده با ملاحظه نفوذ وسیع و عمیق مراجع تقلید و حوزه علمیه نجف در میان مردم مسلمان عراق، آنان هر از گاهی به دیدار مراجع شتافته از رهنمودهای آنان جهت فایقآمدن بر مشکلات عراق سود میجویند. چنانکه نشریه «اخبار شیعیان» در اکثر شمارههای خود از مواضع و نظرات مراجع یادشده از جمله آیتالله محمد اسحاق فیاض بهره برده و مانند روزنامهها، مجلات و ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی متعدد و گوناگون عراق و منطقه به انعکاس دیدگاهها و اندیشههای مراجع یادشده در مورد تحولات عراق و جهان اسلام میپردازند.
نکتهای را که نباید از نظر دور داشت، نفوذ گسترده و احترام عمیقی است که آیتالله العظمی فیاض در میان علما و طلاب افغانستان از آن برخوردار میباشد و رهبران مذهبی بهگونهی هماهنگ از مراجع چون: آیتالله العظمی قربانعلی محقق کابلی، آیتالله محمد آصف محسنی قندهاری، آیتالله نوراحمد تقدسی، آیتالله محمدهاشم صالحی و دیگران با همه مباحث جناحی، اختلاف سلایق و یا احیاناً رقابتهای پنهانی که در میان خود گاهی داشتهاند، در یک نکته متفقاند و آن برتری و اعلمیت آیتالله محمداسحاق فیاض نسبت به آنان و سایر مراجع میباشد و برایناساس، وی شرایط بسیار مساعدی را پس از رحلت آیتالله خویی در میان مردم داشت. حتی در اواخر دهه 1360ش برخی از علمای دینی کشور، مؤسسههایی را به نام او نامگذاری کردند که متأسفانه به دلیل عدم فعالیت همگرایی برخی از طرفداران و اعضای دفترش، از چنین زمینهها استفاده لازم صورت نگرفت و فرصتها به هدر رفت و ایشان بهصورت بایسته مورد معرفی قرارنگرفت.
سادهزیستی و زهد معظمله از قدیم شهرت داشته و ریشه خانوادگی دارد. وی که اصالتاً از «شیرداغ» جاغوری بوده، پدر و خانوادهاش بهدلیل فقر و تنگدستی به «صوبه» مسکه جاغوری کوچ نموده در آن دیار به کار پرزحمت کشاورزی اشتغال داشت و از راه حلال و با مشقت کسب روزی مینمود.در چنین شرایط اقتصادی خانواده، علامه فیاض چشم به جهان گشود و پس از رسیدن به سنین درس و مکتب، در عین تنگدستی خانواده شروع به تحصیل نموده در مدارس علمیه «اوتقول» در افغانستان و «عباسقلی خان» در مشهد با مشقت اقتصادی تحصیل نموده سپس آن را در حوزه علمیه نجف به پایان رساند و در هیچ وقت از دوران تحصیل جز قناعتورزی و بیتوجهی به زخارف دنیا نمیتوانست او را برای توفیقات گوناگون یاری رساند. از این رو، همواره روحیه سادهزیستی و دوری از تشریفات و زخارف دنیا را پیشه ساخته و بدان خو گرفته است.
ایشان افزون بر این، در دوران تحصیل از هرگونه کمک، بهویژه کمک مادی برای سایر طلاب و فضلا کوتاهی نمیکرد و با همه تنگدستی و فقر، افراد تهیدست را یاری میرساند. استاد حجةالاسلام عبدالصمد اکبری به خاطر دارد که در ایام تحصیل در حوزه علمیه نجف، علامه فیاض با همه فضل و عدم نیاز به حضور در بعض دروس خارج فقه و اصول، به حوزه درس برخی از اساتید که برای اصحاب دروس خود شهریه ویژه میپرداختند، شرکت میجست و شهریه مزبور را دریافت نموده به طلاب بیشهریه از جمله خود استاد اکبری و بعضی دیگر میداد تا برای مصرف روزانه خود استفاده کنند و بتوانند به تحصیل خود ادامه دهند. ایشان میافزاید که حتی در مواردی اتفاق میافتاد که اگر خانوادهاش برای او لباس گرم زمستانی و یا سایر لوازم زندگی ارسال میداشت، نامبرده آن را به ما و سایر طلاب بیبضاعت میداد و خود به لباس، پتو و کفش کهنه اکتفا میکرد.
[1]– اخبار شیعیان، سال سوم، شماره 47، بهمن 1386ش، ص 41.
نکته دیگری که در زندگی آیتالله العظمی فیاض به چشم میخورد، تواضع، تحمل و حوصلهمندی است که همواره در زندگی پیشه نموده است. دوستان ایام تحصیل وی در این باره خاطرات فراوان داشته و او را در روابط اجتماعی و تعامل با دوستان در سفر و حضر و زندگی در مدارس در داشتن رفتار حسنه و توأم با تواضع و بردباری با دوستان، همسفران و همصنفان میستایند و از این رهگذر درخور تأسی و اقتدا میدانند. در واقع برخی از توفیقات موصوف را در اثر این فضایل برجسته انسانی و اخلاقیاش میشمارند.
آیتالله فیاض اگر در جهان اسلام یک مرجع تقلید برجسته و دانشمند دینی عمیق و اثرگذار است، در میان قوم خود یک الگو، طلسمشکن و معلم اخلاق و مایه اعتماد است. اگر از اندک نمونههای چون آیتالله محمدکاظم هروی خراسانی، حیدر قلیخان سردار کابلی و جز آنها بگذریم، نامبرده در تاریخ معاصر افغانستان بینظیر است. در سالهای اخیر به برکت همان دانش عمیق دینی خود وارد مسایل جدیدی چون بانکداری اسلامی، حقوق زنان و مسایل مستحدثه دیگر شده و تحقیقهای وزین را در این ابواب ارایه نموده که برخی آنها به فارسی برگردانده شده و قلم توانای ایشان به عربی بیش از فارسی دانشگستری میکند.
افزون بر آن، دیدگاههای وی در مسایل جدید سیاسی چون مشارکت زنان، وحدت اسلامی، نظام سیاسی اسلام و موضوعات اقتصادی چون بانکداری اسلامی و حتی مسایل عبادی چون اتحاد افق در جهان اسلام و جز آنها تازه و ارزشمند میباشد.شاید از جهت و جهات دیگری که درمعظم له جمع است به همت جمعی از عالمان و فضلای دینی و تصدی حجه الاسلام آقای عظیمی ارزگانی کنکره جهانی در باره شخصیت و اندیشه این عالم بزرگوار در شهر کابل و زیر خیمه لوی جرگه برگزار شده باپیام ریاست جمهوری حامد کرزی و سخنرانی شخصیت های مهم علمی و سیاسی از وی تجلیل بعمل آمد و البته قبل از آن پیش نشستهای علمی در قم، هرات،کابل و مشهد نیز برگزار گردید همانطوریکه اثر الاراضی وی در زمستان سال جاری 1397ش به همت استاد شیخ محمد جواد برهانی ترجمه شد با مقدمه بخش تحقیقات مؤسسه فرهنگی و خدماتی فانوس آماده نشر گردید.
برگرفته از سیمای جاغوری ج ۳ ص ۱۰. دکتر ناصری