سایت مؤسسه فرهنگی-خدماتی فانوس

عوامل موفقیت
موفقیت از جمله گمشده‌های بشر است که بشر شب و روز به دنبال یافتن و رسیدن به آن به هر سمت و سویی سرگردان می‌دوند. موفقیت می‌تواند در عرصه‌های مختلف اقتصادی (موفقیت در امور دنیایی و مادی)، امور معنوی و علمی، امور اخلاقی و سیر و سلوک و… قابل تصور و بحث باشد.
موفقیت یک امر نسبی است. یعنی، ممکن است یک شخص از نظر اقتصادی خیلی موفق باشد، اما از نظر اخلاقی و علمی موفق نباشد، و یا برعکس، در عرصه‌های علم و اخلاق موفق باشد، ولی در عرصه‌ی اقتصاد، فقیر مطلق باشد. بنابراین، انسان موفق کسی است که هم در زندگی خانوادگی و دنیایی و هم در زندگی اخروی و معنوی خود موفق باشد و سعادت و خوشبختی دارَین را باهم داشته باشد.
برای نیل به موفقیت، انسان باید «مربع» زندگی را در نظر داشته باشد، و آن عبارتند از: سبک زندگی خوب، برنامه‌ی خوب، عمل و امید. بنابراین، کسی که می‌خواهد در زندگی خود موفق باشد، باید ابتدا هدفی برای خود برگزیند و تلاش کند با استفاده از کوتاه‌ترین راه به‌سوی هدف خود حرکت کند.
افزون بر موضوعاتی که برای موفقیت بیان شد، به‌نظر می‌رسد عوامل زیاد دیگر نیز در رسیدن به موفقیت می‌تواند ما را یاری کند. در ادامه به مهم‌ترین عوامل موفقیت که خودم هم آن‌ها را تجربه کرده‌ام می‌پردازم:
فکر کردن
فکر کردن کاری است دشوار که هرکس زحمت آن را به خود راه نمی‌دهد. به نظر من، یکی از عوامل موفقیت «تفکر» است. انسان باید پیوسته فکر کند و در جست‌وجوی راه‌حل باشد، زیرا پیدا کردن راه‌حل مسائل، مهمتر از هرچیز دیگر است. من همیشه عادت دارم در کنار برنامه‌های دیگر، وقتی را برای فکرکردن اختصاص دهم. گاه ممکن است یک شخص سال‌ها زحمت بکشد و تلاش کند، اما چون در مسیر اشتباه روان است، به جای این‌که به هدف خود برسد، از آن دور می‌شود و به بی‌راهه می‌رود.
دلیل این‌که برخی‌ها به بیراهه می‌روند، ممکن است به خاطر غفلت، جهالت و یا لجاجت آن‌ها باشند. انسانی که به دنبال موفقیت است، باید از خواب غفلت بیدار شود و خود را به مسیر موفقیت برساند. به‌همین ترتیب، کسی که از روی جهالت به مسیر نادرست در حرکت است، باید تنبه پیدا کند و آگاه گردد، و کسی که از روی لجاجت راه ضلالت در پیش گرفته، باید به خودش کمک کند و دست از لج‌بازی بردارد و به راه درست برگردد.
استفاده از تجارب دیگران
من همیشه در زندگی عادت داشته‌ام که از تجربیات دیگران استفاده کنم؛ به نظرم این کار عاقلانه است. پیدا کردن افراد موفق و فهمیدن رمز موفقیت آن‌ها خیلی مهم است. ما باید در زندگی بزرگان و افراد موفق بیندیشیم و از تجارب آنان در زندگی خود استفاده کنیم. در دنیا افراد موفق در عرصه‌های گوناگون زیاد است، اما مهم این است که ما به‌دنبال افرادی باشیم که کارهای او مرتبط با حوزه‌ی کاری ما است. برای مثال: کسی که دوست دارد در عرصه‌ی اقتصاد موفق شود، باید افراد موفق در عرصه‌ی اقتصاد را بیابد و از تجربیات او بهره بگیرد.
البته بخشی از زندگی هر شخصی را معنویات و اخلاقیات تشکیل می‌دهد. در این خصوص یکی از کسانی که لازم است زندگی‌اش مورد مطالعه قرار گیرد، «مولانا جلال‌الدین محمد بلخی» است. من مدت‌های زیادی می‌شود که آثار این اندیشمند را مطالعه می‌کنم و از آن لذت می‌برم. با مطالعه و بررسی آثار این شخصیت بزرگ، می‌توانیم درس‌های مهم و ارزشمندی را برای زندگی و برای رشد اخلاق و معنویت خود بگیریم.
در کسب‌وکار نیز لازم است از تجارب افراد و جوامع موفق استفاده صورت بگیرد. برای مثال: در خصوص کارهای تیمی، یهودی‌ها خیلی موفق‌تر از دیگران بوده‌اند و نیاز است از تجارب آن‌ها برای دستیابی به موفقیت‌های بیشتر بهره گرفته شود.
اولویت‌بندی در کارها
هر شخصی در زندگی خود آرزوها و آرمان‌هایی دارد که دست‌یافتن به‌ همه‌ی آن‌ها غیر ممکن است. بنابراین، لازم است این آرمان‌ها و آرزوها در راستای حوزه‌ی کاری او اولویت‌بندی شود. عادت دارم پیش از انجام کارها، ابتدا آن‌ها را اولویت‌بندی کنم. روشن است که همه‌ی کارها در یک درجه‌ی از اهمیت قرار ندارد. یک انسان موفق همیشه روی برنامه‌های روزانه، ماهانه، سالانه و در تمام عرصه‌های زندگی فکر می‌کند و آن‌ها را براساس اهمیت‌شان اولویت‌بندی می‌کند.
داشتن اراده‌ی قوی
یکی از عوامل موفقیت، داشتن اراده‌ی قوی است. انسان باید پیش از انجام هرکاری، نخست اراده‌ی خود را قوی کند تا قدرت تصمیم‌گیری پیدا کند. این کار را می‌توان حتی از دوران کودکی در زندگی خود تمرین و تقویه کرد. یک بخش مهمی از زندگی ما در گرو تصمیم‌گیری درست است، زیرا اگر تصمیم‌ها به‌موقع و درست گرفته نشود، ممکن است، فرصت‌ها بسوزد. بنابراین، سرعت عمل، در نظر گرفتن اطراف قضیه، توجه به سود و زیان و… همه باید در تصمیم‌گیری لحاظ شود. من از کوچکی عادت داشتم وقتی که تصمیمی می‌گرفتم، نهایت تلاش می‌کردم به آن جامه‌ی عمل بپوشانم.
داشتن هدف و برنامه
برای رسیدن به موفقیت لازم است هدف‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت تعیین کنیم، و در راستای رسیدن به آن، برنامه و پلان مشخصی روی دست گیریم. از فرصت‌ها کمال استفاده را ببریم و هرگز از سعی و تلاش دست نکشیم. مقاومت‌کردن و داشتن تدبیر در این خصوص بسیار مهم است و قناعت کردن به‌چیزهای اندک ممکن است ما را از اهداف‌مان دور کند. من بسیار خوشحالم که در طول زندگی خود هدف مشخصی داشته‌ام و برای رسیدن به آن با برنامه پیش رفته‌ام. همیشه تلاش کرده‌ام تصمیم‌های خوب بگیرم و با اراده و پشت کار آن‌ها را دنبال کنم و به آن‌ها برسم.
تلاش
یکی از مهم‌ترین کلید‌های موفقیت تلاش است. به گفته‌ی چنگیزخان «خواهی بر دشمن ظفر یابی، جان خود را به زحمت انداز و تلاش کن».
نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
***
من طریق سعی می‌آرم بجا
لیس للانسان الا ما سعی
***
من نمی‌گویم که در فکر زیان و سود باش
ای ز فرصت بی‌خبر در هرچه باشی زود باش
باید زحمت بکشیم و سخت کار کنیم تا به موفقیت برسیم. اگر زندگی انسان‌های موفق مورد مطالعه قرار گیرد، دیده می‌شود که اکثر آن‌ها با تلاش‌های شبانه‌روزی خود به موفقیت رسیده‌اند. کسی که در دنیا گنج یافته باشد و یک‌شبه پول‌دار شده باشد و یا کسی که بر وی الهام شده باشد و یک‌شبه دانشمند گردیده باشد، بسیار نادر است.
بنابراین، برای رسیدن به قله‌های موفقیت باید تلاش کنیم و هر روز صبح زود از خواب بلند شویم و شب دیر بخوابیم. وقتی دیگران در خواب است، شما باید سخت کار کنی و از رقبایت جلو بزنی. یعنی، در رقابت باید کم خُفت و زیاد کار کرد. نکته‌ای که نباید از نظر دور بماند این است که تلاش تا زمانی خوب است که به سلامت و صحت ما صدمه نزند.
بارها تجربه شده است که هرکس راحت‌طلب شد و اوقات خود را صرف عیش و طرب کرد، از پا در می‌آید و به خاک مذلت می‌افتد.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها